Search This Blog

Saturday, February 26, 2011


در نمونه هاي موتور پلاسمايي كه تا كنون ساخته شده است منشا يون



سازي پديده ترمويونيك بوده كه از گداختن يك المنت تنگستني استفاده مي



شود در اين روش به دست آوردن جريان هاي بالاي يوني امكان پذير نيست



و اين يكي از مشكلات عمده كاربردي اين موتور بوده است



اين مركز پس از سه سال پژوهش موفق به ساخت و تكميل روش جديدي



در يون سازي كه در آن از پديده كرونا استفاده مي شود گرديد با اين روش



هيچ محدوديتي براي توليد يون به وجود نمي آيد. همچنين مكانيزم يون



سازي آن به گونه اي است كه قابليت عمل در هر محيطي را دارد به طور



نمونه در زير آب مولكول هاي آب را به صورت پلاسما در مي آورد بنا بر اين



وسيله نقليه اي كه به اين موتور پلاسمايي مجهز باشد نه تنها در فضا و بر



روي زمين قادر به حركت است بلكه در زير آب هم مانند يك زير دريايي عمل



مي كند و اين يك تحول بزرگ در فن آوري موتور پلاسمايي است كه بر



اساس پژوهش هاي اين مركز به انجام رسيده است



با ساخت اين نوع جديد از موتور پلاسما نه تنها قدمي موثر در زمينه فن



آوري فضايي برداشته شده است و ما در زمره چند كشور محدود دنيا قرار



مي گيريم كه توانسته اند به فن آوري ساخت موتور پلاسمايي دست يابند



بلكه با ابداع روش جديد يون سازي ما سهمي بسزا در پيشرفت اين



دستگاه در دنيا خواهيم داشت



پس از سال 1969(1347) كه انسان قدم بر خاك ماه نهاد تا كنون نتوانسته



است در راه سفر به منظومه شمسي و سيارات ديگر توفيق قابل توجهي



بيابد.دو عامل اصلي اين عدم موفقيت يكي مصرف سوخت عظيمي است



كه موتورهاي پيپران نياز دارند و ديگري سرعت كم آن هاست به صورتي كه



۹۴% وزن 3000تني فضاپيماي ساترن5موتور محرکه آپولو۱۱ را سوخت آن



تشكيل مي داده است.



با اين توصيف براي قدم گذاشتن انسان بر سطح سياره اي با فاصله مشتري



نياز به سفينه اي با حجم سوخت 180 برابر سوخت آپولو11 يعني نيم



ميليون تن است كه براي توليد شتاب لازم براي آن با پيشرفت هاي قابل



تصور در فن آوري موجود حتي يك سوم اين مقدار امكان پذير نيست



براي خروج از اين بن بست اين تفكر در دانشمندان قوت گرفت كه بتوانند از



انرژي هسته اي براي سفر به فضا استفاده نمايند.زيرا يك كيلوگرم از



سوخت هسته اي انرژي معادل با دو ميليون كيلوگرم سوخت فسيلي در



دسترس بشر قرار مي دهد



اما براي به اجرا درآوردن اين آرزو مي بايست موتوري طراحي شود كه بتواند



به مولكول ها سرعتي هزاران برابر موتور راكت هاي معمولي بدهد



پلاسما حالت چهارم ماده است و موتور پلاسمايي داراي مكانيزمي است كه



ماده را به حالت پلاسما در مي آورد و در اين حالت تحت تاثير ميدان هاي



الكتريكي و مغناطيسي مولكول ها را شتاب مبي دهد



و سرعت مولكول هاي خارج شده از موتور پلاسما را مي توان به 100000



كيلومتر بر ثانيه (يك سوم سرعت نور)رساند



اين سرعت سرسام آور هنگامي براي ما قابل لمس است كه آن را با



سرعت 3كيلومتر بر ثانيه گازهاي خروجي موتور اف ـ1 راكت ساترن5



مقايسه كنيم رقمي معادل با 33333برابر سرعت گازهاي خروجي ساترن۵



بدين معنی که



با روش پلاسما تنها 4كيلوگرم سوخت(وزن سوخت يك موتور سيكلت) مي



تواند به جاي 2800تن سوخت فضاپيماي مذكور را با همان وزن به ماه



برساند



جهش عظيمي كه موتورهاي پلاسمايي در مقايسه با موتورهاي پيستوني و



جت در آينده بشر ايفا مي كند همانند تحول و جهشي است كه نيمه رسانا



ها در برابر لامپ ها به وجود آوردند





يكي از مشخصه هاي موتور پلاسمايي بر خلاف موتورهاي پيستوني يا الكتريكي و جت



نداشتن قطعات متحرك مكانيكي –كه به طور معمول با فرسايش توام هستند- مي باشد



به همين دليل اين موتور مي تواند تا صد سال بدون آنكه نياز به نعمير داشته باشد كار



كند.اين ويژگي منحصر به فرد در تطابق كامل با باطري هاي هستهاي نمايان مي شود



زيرا باطري هاي هسته اي كه از مواد راديواكتيو ساخته شده اند قادر به توليد ميليون



ها ولت برق با آمپر كم براي مدت 24 سال هستند



آينده ي درخشاني كه موتور پلاسمايي و باطري هاي هسته اي براي ما



فراهم مي كنند هنگامي روشن مي شود كه كاربرد آن را در يك اتوموبيل



فرض كنيم: اين اتومبيل نه تنها قادر به پرواز خواهد بود بلكه در زير آب نيز



مانند يك زيردرياي عمل خواهد كرد. موتور آن هوا را آلوده نمي كند و كمترين



صدايي از آن به گوش نمي رسد



ومي توان گفت آينده بشر به گونه اي خواهد بود كه سفر به كره ماه به يك



امر عادي مانند تاكسي سوار شدن تبديل خواهد شد



شايد اينگونه تصور شود كه اين تحولات در زندگي بشر مربوط به حداقل



صدها سال آينده است در حالي كه با روند سريع پيشرفت هايي كه در



راكتورهاي هسته اي و به ويژه در ساخت باطري هاي هسته اي به



وجودآمده است دانشمندان پيش بيني مي كنند كه در بيست سال آينده اين



تحول ظهور خواهد كرد



امروز اهميت حياتي فن آوري موتور پلاسمايي به عنوان نيروي پيشرانه آينده



بشر براي دانشمندان و كارشناسان آشكار شده است



پيشرفت هاي پژوهشي در اين زمينه بسيار مورد توجه است به صورتي كه



در نمايشگاه جهاني دستاوردهاي نوين در ژاپن يك قايق كه نيروي پيشرانش



خود را از موتور پلاسمايي تامين مي كرد پر بيننده ترين دستگاه اين



نمايشگاه بود



سالها پيش اين پرسش مطرح بود كه اين همه مخارج سنگين و تلاش براي



اكتشاف و دستيابي به اعماق آبهاي درياها و اقيانوس ها براي چيست؟رفتن



به اعماق آبها چه ارزشي براي انسان مي تواند داشته باشد. ولي امروزه



انسان وابسته به بهره برداري از منابع عظيم نفت و گاز، مواد معدني و



گياهان اعماق آبهاست به عنوان مثال محصولات مزارع زيرآبي ژاپن بخش



عمده اي از منابع غذايي و دارويي اين كشور را تامين مي كند



به طور قطع منابع معدني و انرژي كره زمين محدود است و تا 25سال آينده































موتور موشک


دید کلی
دامنه استفاده از راکت‌ها فقط به ارتش و جنگ ختم نمی‌شود، بلکه از آن برای ارسال ماهواره یا سفینه‌های فضانورد و مکتشف نیز استفاده می‌گردد. اولین مورد استفاده نظامی از موشک یا به اصطلاح دیگر راکت مربوط به قرن سیزدهم و در چین بوده است. در این هنگام چینی‌ها از سلاحهائی به نام « تیرهای آتش » برای محاصره و سقوط « قلعه کیفینگ » استفاده کردند. این تیرها در حقیقت راکت‌های سوخت جامد (باروت تفنگ) بودند. ایده طرح و ساخت راکت‌ها از آن زمان به بعد مورد توجه قرار گرفت. بطوری که امروزه راکت‌های سوخت مایع نیز ساخته شده و تکامل بسیاری یافته‌اند.
سیر تحولی رشد
در سال 1285 راکت‌ها در « کولوگن » اروپا مورد استفاده قرار گرفتند و از آن تاریخ تا به حال به عنوان یک اسلحه مورد توجه می‌باشند. از میان جنگهای معروفی که در آنها از راکت به عنوان اسلحه استفاده شد، می‌توان جنگهای « سرنیگاپاتا » در هند و در سالهای 1722 و 1799 جنگهای « بولوگن » ، در سال 1806 جنگ « دانزیگ » و جنگ « کپنهاگ » در 1807 و همچنین حمله انگلیس در « فورت مک هنری » را نام برد.

در طی جنگ جهانی دوم ، چند کشور از جمله ایالات متحده آمریکا با موفقیت از مقرهای پرتاپ چند موشکه استفاده کردند. راکت‌هائی که در جنگ « استالینگراد » توسط شوروی بکار گرفته شدند، در طی جنگ دوم جهانی توسط آمریکا در اختیار شوروی قرار گرفته بودند. راکت‌های سوخت مایع در ایالات متحده توسط پروفسور « رابرت راچ گادارد » ساخته شده و تکامل یافتند. گادارد چندین سال سعی کرد تا ایده‌های خود را به دولت امریکا قبولاند و وسایل مورد نیاز خود را تهیه کرد. گادارد با همکاری « چارلز لیندبرگ » بالاخره توانستند تعدادی راکت سوخت مایع که با بنزین و اکسیژن مایع تغذیه می‌شدند را ساخته و با موفقیت به پرواز در آورند.

تقریبا در همین زمان چند دانشمند آلمانی به رهبری « هرمان اوبرت » بر روی موتورهای سوخت مایع کار می‌کردند. این گروه توسط « ورنهر ون براوف » که بعدها اسیر شده و به امریکا منتقل شد، کمک می‌شدند. ون براون بعدها در امریکا رهبری دانشمندان امریکایی را که بر روی پروژه راکت سوخت مایع کار می‌کردند، بر عهده گرفت. در پایان جنگ جهانی دوم موشک‌های وی _ 2 که توسط براون در آلمان طراحی شده بود، به سمت انگلستان پرتاپ شده و قدرت و کفایت خود را به اثبان رساندند. امروزه انواع مختلف راکت‌ها برای مقاصد گوناگون ساخته و بکار گرفته شده‌اند.
موتور راکت با سوخت مایع
یک موتور موشک که با سوخت مایع کار می‌کند، شامل تزریق کننده ، اتاقک احتراق ، گلوگاه و شیپور می‌باشد. بخش پشتی اتاقک انفجار یا احتراق که محل تزریق سوخت است را اینجکتور یا تزریق کننده می‌نامند. لایه داخلی اتاقک احتراق دارای جداری تو خالی است که گاز خنک کننده‌ای در آن جریان دارد. شیپور در قسمت عقب دارای شکلی همگرا بوده و ایجاد گلو می‌کند و در قسمت جلو شکلی واگرا داشته و تولید دهانه بزرگ خروجی را می‌نماید. در پشت شیپور اتاقک احتراق قرار دارد. معمول‌ترین طرح شیپور ، شیپور دلاوال نام دارد. این نام از اسم دکتر « گوستاو پاتریک دلاواو » یک مهندس سوئدی بود، گرفته شده است.
پمپ مواد سوختی
معمولا پمپ مواد سوختی در هر موتور موشک شامل یک توربین گازی است که دو پمپ سانتریفوژی (گریز از مرکز) که بر روی شافت (محور) همان توربین سوار است را می‌گرداند. جنس توربین گازی و لوله سفید آن از آلیاژ نیکل است که در مقابل حرارت زیاد مقاوم می‌باشد. بدنه پمپ مواد سوختی و پروانه‌های آنها از آلیاژ آلومینیوم ساخته می‌شود تا از وزن آنها کاسته شود. ژنراتور گاز توربو پمپ شبیه به اتاقک احتراق موتور راکت است. سوخت ژنراتور گاز معمولا از منبع اصلی سوخت موشک تامین می‌شود.
سیستم اشتعال در موتورهای سوخت مایع موشک
سیستم اشتعال در راکت‌های سوخت مایع می‌تواند یک سیستم جرقه زنی الکتریکی یا یک سیستم هیپرگولیک باشد. در سیستم الکتریکی ، سوخت و اکسید کننده به صورت پودر به اتاقک احتراق تزریق شده و پس از مخلوط شدن توسط جرقه‌های الکتریکی مشتعل می‌شوند.
اینجکتورها
اینجکتورها در شکلهای مختلف طراحی شده و ساخته می‌شوند. در همه اینجکتورها سوخت و اکسید کننده به هنگام خروج به خوبی و بطور کامل با هم مخلوط می‌شوند. در بعضی از اینجکتورها سوخت و اکسید کننده پس از ورود به اتاقک با هم مخلوط می‌شوند. در این روش ذرات کوچکتر که همان گازهای حاصل از احتراق باشند، تولید می‌شوند. در روش دیگر ، سوخت و مایع اکسید کننده بر روی صفحاتی که در مقابل اینجکتور تعبیه شده‌اند، پاشیده می‌شوند. در این عمل سوخت و ماده اکسید کننده با هم مخلوط شده و مشتعل می‌شوند.
مواد سوختی مایع
مواد سوختی به مجموعه سوخت و ماده اکسید کننده اطلاق می‌شود. برای موتورهای موشک سوخت مایع انواع بسیاری سوخت و اکسید کننده وجود دارد، اما باید توجه داشت که خصوصیات این مواد با هم متفاوتند. از مواد اکسید کننده می‌توان اکسیژن مایع ، فلورین ، پراکسید هیدروژن ، اسید نیتریک سفید دود کننده و کلرین را نام برد. بعضی از ترکیبات سوختی بسیار آتش‌زا هستند. برای مثال اکسید کننده فلورین در ترکیب با آمونیاک ترکیب بسیار قابل احتراقی را تولید می‌کند.
کار با مواد سوختی مایع
تکنسین یا تعمیرکار موشک که مسئول مواد سوختی راکت است، باید بطور کامل با تکنیکهای این موضوع آشنا باشد. وی ابتدا باید با طبیعت این مواد آشنا بوده و ترکیبات و خصوصیات هر کدام را بداند. برای مثال اکسیژن مایع همیشه در دمای کم نگهداری می‌شود و در صورت تماس با ترکیبات آلی و بافتهای زنده بلافاصله آنها را منجمد می‌کند و به همین دلیل هرگز نباید اکسژن مایع با پوست تماس پیدا کند، زیرا در اثر تبخیر شدید و گرفتن مقدار زیادی از دمای پوست باعث صدمه زدن به آن می‌شود.
کاربرد موتورهای راکت
موتورهای راکت در موشک‌های نظامی مانند موشک‌های هوا به هوا (ای ای ام) ، زمین به هوا (اس ای ام) ، هوا به زمین (ای اس ام) ، زمین به زمین (اس اس ام) و غیره استفاده می‌شود. موتورهای راکت که در موشکهای رزمی بکار می‌رود هم از نوع سوخت مایع و هم از نوع سوخت جامد می‌باشد. قدرت این موتورها بین چند صد تا چند میلیون پوند متغیر است.

موشک


مقدمه
موشکهای فضایی مانند موشکهای آتش بازی عمل می‌کنند. سوخت با ماده‌ای به نام اکسنده که حاوی گاز تسریع کننده احتراق یعنی اکسیژن است، ترکیب می‌شود. آنگاه این ترکیب که یک پیشران محسوب می‌شود، می‌سوزد و گازهای داغی را تولید می‌کند، این گازها منبسط شده ، از طریق یک دماغه خارج و باعث می‌شوند موشک به طرف بالا حرکت کند. این واکنش برای اولین بار در قرن هفدهم توسط دانشمند انگلیسی ، اسحاق نیوتن ، در قانون سوم حرکتش بیان شد. او اظهار داشت که برای هر عملی (خروج گازها در اینجا) عکس العملی است مساوی و مخالف جهت آن (در اینجا ، حرکت موشک).









نیرویی که یک موشک را به طرف جلو حرکت می‌دهد، نیروی پیشران نامیده می‌شود. قدرت نیروی پیشران به سرعت خارج شدن گاز خروجی بستگی دارد. نیروی پیشران به موشک شتاب داده ، باعث افزایش سرعت آن می‌شود. مقدار شتاب نیز بستگی به جرم موشک دارد. هر چه موشک سنگینتر باشد، برای رسیدن به فضا ، به نیروی پیشران بیشتری نیاز است. تا وقتی که موتورهای موشک ، روشن و در حال تولید نیروی پیشران هستند، شتاب فضا پیما نیز هر لحظه زیادتر می‌شود.

موتور موشک یا از پیشران مایع استفاده می‌کند یا جامد ، اما بعضی اوقات ، یک موشک کامل ممکن است. در مراحل مختلف از هر دو نوع پیشران استفاده کند. کارشناسان موشکهایی را پیشنهاد کرده‌اند که از انرژی اتمی به عنوان سوخت استفاده می‌کنند، چرا که آنها از نظر مصرف انرژی بسیار مقرون به صرفه‌اند. اما ترس از خطر استفاده از سوخت اتمی مانع استفاده از این موشکها شده است.









موشکهایی با سوخت پیشران جامد
سوختهای پیشران از یک نوع سوخت و یک اکسنده تشکیل شده‌اند. برای روشن شدن موشک ، کافی است یک جرقه کوچک سوخت پیشران آنرا آتش بزند. سوخت آتش گرفته تا آخرین قطره می‌سوزد. گازهای حاصل از سوخت پیشران را از طریق دماغه انتهایی موشک خارج می‌شوند. اولین موشکها را احتمالا در قرن یازدهم میلادی در کشور چین ساخته‌اند. آنها موشکهایی بودند که از سوخت پیشران جامد استفاده می‌کردند. سوخت موشک یک نوع باروت بود که از مخلوطی از نیترات پتاسیم ، زغال چوب و سولفور تشکیل شده بود.

موشکهایی که از سوخت پیشران جامد استفاده می کنند، اغلب به عنوان موشکهای تقویت کننده‌ای استفاده می‌شوند که نیروی اولیه موشکهای بزرگتر را تأمین می‌کنند. موشکهای بزرگتر خود از سوخت پیشران مایع استفاده می‌کنند. بزرگترین موشکهای مصرف کننده سوخت جامد با 45 متر ارتفاع جزء موشکهای تقویت کننده شاتل فضایی ایالات متحده محسوب می‌شوند. آنها حاوی 586500 کیلوگرم (2/1 میلیون پوند) سوخت پیشران هستند که بطور متوسط 13 میلیون تن (5/3 میلیون پوند نیرو) نیروی پیشران را تولید می‌کنند.

این موشکها را طوری طراحی کرده‌اند که بعد از اتمام سوخت و افتادن در دریا ، از دریا بیرون کشیده شده ، دوباره برای مأموریتهای بعدی سوختگیری می‌شوند. ساخت موشکهایی که از سوخت جامد استفاده می‌کنند چندان دشوار نیست. آنها مقدار زیادی نیروی پیشران را در یک مدت زمان کم تولید می‌کنند. تنها ایراد این نوع موشکها این است که بعد از روشن شدن به راحتی خاموش نمی شوند. به عبارت دیگر ، نمی‌توان آن را به آسانی تحت کنترل درآورد.
نیروی پیش برنده
شاتل فضایی ایالات متحده از موشکهای تقویت کننده عظیم الجثه‌ای برخوردار است که از سوخت پیشران جامد استفاده می کنند. این پیشران از پر کلرات آمونیم به عنوان اکسنده و پودر آلومینیوم به عنوان سوخت تشکیل شده است.









موشکهای با سوخت مایع
اکثر موشکهایی که از آنها در پروازهای فضایی استفاده می‌شود، از سوخت پیشران مایع بهره می برند. سوخت و اکسنده که در مخزنهای جداگانه‌ای نگهداری می‌شوند، هر دو مایع هستند. پمپهای قدرتمندی آنها را به محفظه احتراق می‌برند؛ در آنجا آنها باهم ترکیب شده ، شروع به تولید گازهای خروجی می‌کنند. گازهای مذکور نیز به نوبه خود از دماغه انتهایی موشک خارج می‌شوند. بعضی از موشکها از یک ماده قابل اشتعال سریع برای شروع احتراق استفاده می‌کنند. سوخت پیشران سایر موشکها هگام ترکیب سوخت و اکسنده شروع به احتراق می‌کند.
فرآیند احتراق پیشران مایع
اکسنده و سوخت باهم ترکیب می‌شوند و در محفظه احتراق شروع به سوختن می‌کنند. سپس گازهای خروجی حاصل از فرآیند احتراق از دماغه خارج و به عنوان نیروی پیشران ، موشک را به طرف جلو حرکت می‌دهند.








مراحل مختلف یک موشک
برای سفر به فضا ، یک موشک چند مرحله‌ای مورد نیاز است. هر کدام از این مراحل یک موشک جداگانه محسوب می‌شود که هم دارای منبع سوخت است و هم موتور. بسته به وزن محموله ماهواه ، از موشکهای تقویت کننده‌ای در کنار مراحل مختلف موشک برای افزایش نیروی موتورها استفاده می‌شود. مرحله اول ، کل موشک را از زمین بلند می‌کند و به محض اتمام سوخت از بقیه موشک جدا شده، به زمین سقوط می‌کند. آنگاه موتور مرحله دوم روشن می‌شود. بخاطر وزن سبکتر موشک در این مرحله ، شتاب موشک نیز بیشتر می‌شود؛ این سیر صعودی شتاب با جدا شدن هر مرحله از موشک ادامه می‌یابد. مرحله پایانی موشک قسمت حامل ماهواره را به فضا و به طرف مقصدش حمل می کند.

ایستگاه فضایی


مقدمه
ایستگاههای فضایی به دور زمین می‌چرخند و برای هفته‌ها یا ماهها محل کار و زندگی فضانوردان هستند، ایستگاه فضایی تمام نیازهای خدمه را برآورده می‌کند تا به هنگام انجام آزمایش زنده و سالم بمانند. زباله‌های خورشیدی بزرگ برق تولید و دیواره‌ها و سپرهای مخصوص دما را مطلوب و خدمه را از تشعشع و قطعات سرگردان فضایی مصون نگه می‌دارند. بار اندازها به سفینه‌های تدارکاتی ارسالی از زمین امکان می‌دهند که محموله خود را تخلیه کنند.



در آینده شاید بتوان از ایستگاههای فضایی
به عنوان استراحتگاههای آرامش بخش
در آزاد راه فضا استفاده کرد.





اولین ایستگاه فضایی جهان سالیوت 1 در سال 1971 پرتاب شد. این اولین ایستگاه از 7 ایستگاهی بود که اتحاد جماهیر شوروی سابق در مدار زمین مستقر کرد و کیهان نوردان سفینه سایوز به استثنای سالیوت 2 در همگی آنها ساکن شدند. با گذشت زمان طول اقامت آنها از چند هفته به 6 ماه افزایش یافت، سالیوت 6 و 7 یک بار انداز اضافه داشتند تا کیهان نوردان بتوانند با خدمه دیدار کنند و سفینه تدارکاتی پروگرس بتواند آذوقه بیشتری از زمین بیاورد.
سالیوت 1
تاریخ پرتاب: آوریل 1971
اقامت در مدار: 6

اقامت کیهان نوردان: یک بار به مدت 22 روز.سه کیهان نورد به نام گرگوری دوبرفولسکی ، ویکتور پاتسایف و ولادیسلا ولکوف درخلال اقامتشان اولین پژوهشها درباره گیاه شناسی فضایی را انجام دادند. هر سه در مرحله بازگشت این مأموریت رکورد شکنشان کشته شدند. تحقیق نشان داد که شیر فلکه معیوب باعث تراکم زدایی سریع هوای کپسول سالیوت شده و کیهان نوردان درونش را خفه کرده است. برخلاف فضانوردان آپولو این خدمه لباسهای مخصوص فشار هوا نپوشیده بودند، در این صورت ممکن بود زنده بمانند. سالیوت 1 به هنگام بازگشت به جو زمین بر فراز اقیانوس آرام سوخت.
سالیوت 2
تایخ پرتاب: آوریل 1973
اقامت در مدار: 2 ماه
اقامت کیهان نوردان: بی سرنشین

ایستگاه به مجرد پرتاب قطعاتش را یکی پس از دیگری از دست داد و 2 ماه بعد که به جو زمین بازگشت سوخت.
سالیوت 3
تایخ پرتاب: ژوئن 1974
اقامت در مدار: 7 ماه
اقامت کیهان نوردان: یکبار به مدت 14 روز
آمریکا مشکوک بود که سالیوت 3 مأموریتی نظامی دارد و تدابیر شدید امنیتی پرتاب این ایستگاه این ظن را تقویت می‌نمود. گزارشهای بعدی نشان داد که 2خدمه آن ، پاول پایوویچ و یوری آریتوخین احتمالا 2 هفته اقامت خود در مدار را به نقشه برداری دقیق از تأسیسات نظامی آمریکا سپری کرده‌اند، هر چند که جزئیات این گزارشها نادرست است. سالیوت 3 ، هفت ماه بعد از پرتاب در جو زمین سوخت.
سالیوت 4
تایخ پرتاب: دسامبر 1974
اقامت در مدار:2 سال و یک ماه
اقامت کیهان نوردان: 2 اقامت ، یکی 30 روز و دیگری 63 روز

درخلال این اقامتها برنامه بلند پروازانه‌ای از آزمایشها و رصدهای خورشیدی ، سیاره‌ای و ستاره‌ای انجام شد. این ایستگاه در بازگشت منهدم شد.
سالیوت 5
تایخ پرتاب: ژوئن 1976
اقامت در مدار: 13 ماه
اقامت کیهان نوردان: 2 اقامت ، یکی 63 روز و دیگری 17 روز

خدمه سالیوت 5 مقدار آلودگی ذرات معلق در جو زمین را مطالعه نمودند و اثرات بی وزنی را بر ماهی باردار بررسی کردند. ‌آنها همچنین درباره پرورش بلور آزمایشهایی انجام دادند و با موفقیت بدون استفاده از پمپ ، ماده محرکه ایستگاه رادر فضا تعویض کردند. این ایستگاه در بازگشت سوخت.
سالیوت 6
تایخ پرتاب: سپتامبر 1977
اقامت در مدار: 4 سال
اقامت کیهان نوردان: 11 اقامت کوتاه (معمولا به مدت یک هفته) و 5 اقامت بلند (که بیشترین آن 184 روز طول کشید.) با 2 کوره مخصوص سالیوت 6 در شرایط جاذبه خفیف مواد نیمه هادی ساخته شد. گاهی اوقات خدمه می‌توانستند با سبزیجات پرورش یافته در باغچه کوچک ایستگاه به غذایشان تنوع ببخشند. سالیوت 6 در سال 1986 به هنگام بازگشت به زمین سوخت.
سالیوت 7
تایخ پرتاب: آوریل 1982
اقامت در مدار: 8 سال و 8 ماه

اقامت کیهان نوردان: سالیوت 7 به مدت 4 سال پذیرای 10 خدمه بود. طولانی‌ترین اقامت آنها 236 روز بود و در این مدت آزمایشهای مفصلی بر روی سیستم عضلات قلب انجام شد. در خلال یک راهپیمایی فضایی ، بااستفاده از دستگاه جوش ، ایستگاه تعمیر شد. سالیوت 7 به هنگام بازگشت به زمین در سال 1991 سوخت.








اسکای لاب
اولین ایستگاه فضایی آمریکا به نام اسکای لاب در 14 مه 1973 پرتاب شد، دقایقی بعد از پرتاب سپر ضد شهابواره و یکی از باله‌های خورشیدی آن بر اثر فشار هوا کنده شد. خدمه اولیه اسکای لاب خسارت وارده را به گونه ای تعمیر نمودند که این ایستگاه فضایی قابل سکونت شد. در سال بعد سه خدمه هر کدام به مدت 28 59 و 84 روز در آن اقامت کردند. اسکای لاب در سال 1979 به زمین سقوط کرد، اکثر بخشهای آن به هنگام ورود به جو منهدم شدند، ولی برخی از قطعاتش در استرالیا افتادند، خوشبختانه کسی در این سقوط آسیب ندید.

ساخت یک ایستگاه فضایی بین المللی با مشارکت آمریکا ٬ روسیه ٬ کانادا و ژاپن از سال 1997 شروع شده است. این ایستگاه موسوم به آلفا ظرف مدت 5 سال در فضا مونتاژ می‌شود. این عملیات با پرتاب یک مرکز کنترل ساخت روسیه آغاز شده است، ایستگاه آلفا علاوه بر کاربردهای علمی و تحقیقاتی توقفگاهی برای مسافرت فضایی به مریخ خواهد بود.





سفینه‌های سایوز
قبل از پیدایش ایستگاههای فضایی سفینه‌های سایوز فقط در مدار زمین می‌چرخیدند. اولین سایوز ، سایوز 1 در سوم آوریل 1967 پرتاب شد. یک ملاقات فضایی میان آن و سایوز 2 ترتیب داده شد، ولی برای سایوز 1 مشکلات فنی پیش آمد و پرتاب سایوز 2 لغو شد. در خلال بازگشت به جو زمین ، بندهای چتر سایوز 1 درهم گره خوردند. در نتیجه این سفینه به زمین اصابت کرد و ولادیمیر کوماروف فضانورد را کشت.

سفینه‌های فضایی سایوز کیهان نوردان روس را به فضا می‌برند و برمی‌گردانند، سه خدمه آن در بخش میانی سفینه که سپر حرارتی دارد مسافرت می‌کنند، زیرا به هنگام بازگشت به جو زمین باید دمای زیادی تحمل کنند. در قسمت جلو واحد مداری حامل غذا و آذوقه است، واحد تجهیزات در عقب حاوی موتور اصلی موتورهای موشکی بازگشت و تجهیزات مخابراتی و کنترل است.

نخستین فضانوردان


نگاه اجمالی
کار بر روی یک سفینه فضایی از کجا شروع می‌شود؟ این کار از تعیین وظایفی که یک سفینه باید انجام دهد آغاز می‌گردد. دامنه این وظایف ، حجم و مشخصات وسایل علمی لازم برای نصب در آن را مشخص می‌کند. نوع مأموریت و این که بطور مثال سفینه ، بسوی سیاره‌های دیگر پرواز می‌کند یا در مدرا زمین خواهد ماند، فاصله مدار آن نسبت به زمین چقدر است، آیا بعد از پایان کار ، بر اثر برخورد با جو زمین خواهد سوخت یا به زمین بر می‌گردد و سوالهایی ریزتر ، در طراحی ناو نقش دارد. آلات و ادوات علمی و تجهیزات فنی ، بار مفید هر سفینه فضایی را تشکیل می‌دهند. نصب آلات و ادوات علمی به این اهداف بستگی دارد.








همچنین نوع برنامه پیش بینی شده و مدت پرواز در گوناگونی و شکل تجهیزات نصب شده مؤثر است، بطور مثال در نوع منابع انرژی تأثیر دارد، اینکه باتریهای ذخیره انرژی در داخل آن باید نصب شود یا باتریهای خورشیدی که در بیرون ناو قرار می‌گیرند. توام کردن سبکی و استحکام نیز از نقاطی است که باید طراحان و سازندگان سفینه‌های فضائی به آن توجه داشته باشند. مصالح لازم برای ساختن سفینه فضایی بر اساس شرایط موجود در فضا انتخاب می‌شوند.

دستگاهها و تجهیزاتی که باید در ناوهای کیهانی نصب شوند، در مرحله تولید باید بر اساس مشخصات ویژه تهیه و بعد از تهیه نیز ، از نظر قدرت استحکام ، قابلیت انتقال حرارت ، ظرفیت و مقاومت در مقابل زنگ زدگی و فرسایش مورد آزمایشهای سخت قرار گیرد.
نقشه طراحی سفینه
هنگام پرواز ، اداره و هدایت سفینه فضایی بدون سرنشین با کمک ادواتی که در داخل دستگاه نصب شده و مخابره فرمان از زمین بوسیله امواج رادیوئی انجام می‌گیرد، طبیعی است تعداد فرمانهایی که از زمین مخابره می‌شوند نمی‌توانند گسترده باشند‌، به همین دلیل طراحان ، این فرامین را طوری تقسیم می‌کنند که مداخله فوری در کار شبکه‌ها و سیستمها و دستگاههای اصلی ممکن باشد.

آنچه که مربوط به وظایف تجهیزات علمی و شبکه‌ها و سیستمهای داخلی سفینه‌های فضایی است، در طرح فنی پیش بینی می‌شود که در آن هدف آزمایش ، مختصات مدار ، تعیین دقیق خط سیر ، مدت کار فعال ، محل استقرار دستگاههای علمی و میزان مصرف انرژی ، وزن و اندازه آنها و غیره با حداکثر دقت نشان داده می‌شود.

میسر ساختن ، بررسی و آزمایش دستگاه فضایی شامل چند دوره یا مرحله است. ابتدا ماکت سفینه بطور کامل تهیه می‌شود و در آن تکنولوژی ساختمان اجزا و تجهیزات مختلف مورد بررسی قرار گرفته ، درجه استحکام لازم برای دستگاههایی نظیر شبکه‌های باتری خورشیدی و چارچوبهای اصلی دستگاهها تعیین می‌گردد. همزمان با این کار ، طراح در نظر می‌گیرد که چگونه دستگاهها در جای مناسب‌تر قرار گیرند تا هنگام آزمایش و کار ، بتواند تمام آنها را به بهترین شکل کنترل کند.





طراحی عملی سفینه
از نقطه نظر مکانیزم کار‌ ، فضا با آن چه ما در زمین داریم به کلی غیرعادی است و شرایط متفاوتی بر آن حاکم است. در آنجا خلا کامل ، بی‌وزنی ، درجه حرارت فوق العاده متغیر و انواع تشعشعات وجود دارد. در جریان یک پرواز فضایی ، اجزا و قطعاتی از ناو کیهانی که در مقابل خورشید قرار می‌گیرند بیش از 100 درجه سانتیگراد حرارت می‌بیند ، همین قطعات وقتی در بخش سایه زمین در حرکتند، سرمایی را باید تحمل کنند که شدت آن تا 150 درجه زیر صفر می‌رسد.

جدار خارجی ناوهای کیهانی در فضا دائما سائیده و در نتیجه خاصیت ضد تشعشعی لایه‌های رویی سفینه فضایی بطور محسوسی کم شده ، در نتیجه جریان انتقال حرارت بین بخشهای مختلف ناو نیز دچار اختلال می‌شود و همه اینها در تعادل ناو کیهانی تأثیر منفی دارد. این در حالی است که وجود حرارت متعادل ، شرط اصلی استحکام و دوام و ثبات کار در دستگاههای داخلی سفینه بشمار می‌رود و این امر قبل از هرچیز در کار سیستم رادیو الکترونیکی که وظایف مهمی از جمله جلوگیری از ایجاد نوسان فوق العاده زیاد درجه حرارت را بر عهده دارد تأثیر منفی می‌گذارد. تأمین حرارت متعادل برای سفینه‌های سرنشیندار و ایستگاههای مداری اهمیت حیاتی دارد.

در شرایط خلا اجسام به سرعت فرسوده و سائیده می‌شوند. به همین علت باید از قبل مشخص شود که سفینه فضایی در موقع پرواز چه وضعی خواهد داشت. برای این کار باید در زمین شرایطی مشابه فضا ایجاد کرد و تأثیر آن را بر مدل ناو کیهانی و کار دستگاههای آن بطور همه جانیه بررسی نمود. همچنین تأثیر پدیده‌هایی مانند ارتعاشها و فشار شدید هنگام پرتاب به فضا و یا حرارتی که سفینه به هنگام بازگشت و ورود به قشر فشرده جو زمین باید تحمل کند، بطور مصنوعی آزمایش می‌شود و در محفظه‌های مخصوص درجه استحکام ساختمان سفینه فضایی و حداکثر فشار مجاز در طول و عرض ، بر جدار و اسکلت دستگاهها و قدرت کار هر یک از عناصر بطور جداگانه هنگام ارتعاشهای شدید مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در آزمایشگاههای مخصوص که می‌توانند شرایطی مشابه خلا را ایجاد کنند مکانیسمهای مختلف از جمله باز شدن آنتنها و باتریهای خورشیدی و ساختمان دریچه‌ها و دستگاههای اتصال بررسی می‌شوند. در جریان آزمایش سیستمهای تنظیم حرارت ، وسایل و ادوات حساس تحت حرارت و سرمای شدید قرار می‌گیرند و چگونگی کار و عکس العملشان کنترل می‌شود.



ایستگاه فضایی میر


کنترل خودکار سفینه
دستگاههای نصب شده در سفینه فضایی باید در مدت زمانی که برای اجرای مأموریت در نظر گرفته شده ، بطور عادی بکار خود ادامه دهند. برای کسب اطمینان نسبت به کار دستگاهها ، آزمایشهای تکمیلی صورت می‌گیرد که مدت این آزمایش به مراتب بیش از مدت پیش بینی شده است. اتفاق افتاده است که بنا به دلایلی مدت پرواز افزایش یافته و لازم بوده که دستگاهها بیش از آنچه پیش بینی شده‌ بود کار کنند، لذا در طراحی و ساخت تجهیزات به این نکته نیز توجه می‌شود.

بعد از اتمام این آزمونها ، آن دستگاهها و وسایلی که تمام مراحل آزمایش را گذرانده‌اند و بکار آنها هیچ ایرادی وارد نیست، وارد مرحله بعد می‌شوند.

مرحله بعدی ، آزمایش الکتریکی دستگاهها در حال کار جمعی است. هدف از این آزمایشها بررسی ارتباط متقابل دستگاهها با یکدیگر است. در این مرحله ، شبکه‌ها و بخشهای جداگانه دستگاه فضایی روی سکوهای متحرک و شاسیهای ویژه قرار داده می‌شوند. بدین وسیله امکان دسترسی بلامانع به تمام دستگاهها و تعیین نواقص فنی دستگاهها یا تعویض آنها فراهم می‌گردد. شبکه‌ها و بخشهای مختلف با کابلهای مخصوص بهم وصل می‌شوند.

آزمایش مختلط اجزای مختلف دستگاه فضایی مهمترین مرحله آزمایش در کارخانه به حساب می‌آید. در جریان آزمایشهای پی‌ در ‌پی ، عملیاتی انجام می‌شود که نشان دهنده کار دستگاهها و ارتباط متقابل بخشهای مختلف سفینه فضایی در لحظه پرتاب ، مرحله پرواز ، رسیدن به مدار و جداشدن موشک از آن ، همچنین پرواز مستقل در مدار مورد بررسی دقیق قرار می‌گیرد.

مرکز برنامه ریزی خودکار پرواز ، بطور منظم به قسمتهای مختلف دستگاهها و تابلوی هدایت کننده فرمان می‌دهد. همچنین چگونگی اجرای کار به صورت رادیویی به موشک می‌رسد و مسائل مربوط به سیستمهای سفینه فضایی هنگام جدا شدن موشک حامل از دستگاه بررسی می‌شود.
نقش رایانه در هدایت سفینه
رایانه در حقیقت تمام مرحله پرواز و کار هریک از دستگاهها را در حین پرواز فضایی می‌بیند. در اینجا شدت حساسیت سیستمها نسبت به فرمانهای مخابره شده مشخص می‌گردد. از روی صفحه دستگاه اندازه گیری تله متریک در زمین ، مختصات اولیه دستگاهها کنترل می‌شود، کیفیت کار دستگاههای خودکار گیرنده با روش ضبط و مخابره مجدد اطلاعات مورد ارزیابی قرار می‌گیرد، قدرت دستگاههای فرستنده و مدت دوره‌های ارتباط تعیین می‌شود. البته تا موقعی که تمام دستگاه فضایی در عمل آزمایش نشود کنترل ادامه خواهد یافت.
مونتاژ قطعات سفینه
بعد از پایان آزمایشها ، دستگاهها را به بخش بسته کاری (مونتاژ) می‌فرستند. مونتاژ سفینه مستلزم دقت و توجه فوق‌العاده است. تنها یک حرکت نادرست انگشتها ، یک اشتباه کوچک در یکی از صدها سیستم اتصالی ممکن است برنامه را عقیم بگذارد یا جان فضانوردان را به خطر اندازد. بسته کاری بر اساس جدولی منظم صورت می‌گیرد. تقسیم ساختمان ناو کیهانی به بخشها و شبکه‌ها جداگانه امکان می‌دهد که کارهای بسته کاری به موازات هم و بطور مستمر انجام شود. در نتیجه جریان بسته کاری ، شکل تسلسل پیدا می‌کند و کارها در جبهه‌ای وسیع صورت می‌گیرد.

برای تأمین کار عادی دستگاهها در داخل سفینه فضایی ، باید درجه حرارت و فشار معینی وجود داشته باشد. به همین دلیل در جریان بسته کاری به عایق بندی جدار خارجی دستگاهها توجه خاصی می‌شود. برای این کار ، داخل دستگاه را با گاز رقیق و فراری پر می‌کنند تا اگر منفذی وجود داشته باشد دستگاههای حساس به این گاز که در محیط کار وجود دارد، آن منفذ را نشان دهند. بعد از آن که کاملا اطمینان حاصل شد که در جدار خارجی دستگاه هیچ منفذی نیست، گاز را تخلیه می‌کنند. همزمان با این کار اسکلت دستگاههای علمی نصب می‌شود.

آزمایشهای توأم دستگاههایی که در خود سفینه فضایی نصب شده‌اند با یک دوره بررسی دقیق در کارخانه به پایان می‌رسد. این آزمایشها بطور کلی ، تکرار برنامه کنترل قبلی است. با این تفاوت که حال دیگر نمی‌توان بسیاری از دستگاهها را بدون واسطه به ادوات اندازه گیری ، کنترل و وصل کرد. به همین دلیل کار سیستمهای دستگاه فضایی در این مرحله آزمایش بوسیله دستگاه‌های تله متریک مورد بررسی قرار می‌گیرد.

پس از پایان آزمایشهای الکترونیکی ، منابع انرژی برق که مربوط به سفینه فضایی نیستند از دستگاه فضایی جدا و ناو به همراه باتریهای اصلی و یا باتریهای خورشیدی خود ، در محفظه مخصوصی قرار داده می‌شود و به پایگاه پرتاب حمل می‌گردد. در پایگاه فضایی ، ناو کیهانی را از محفظه خارج می‌کنند و برای بازرسی تجهیزات و نصب اجزاء تکمیلی آن را روی سکوی ویژه قرار می‌دهند. شبکه‌ای از کابلها و تجهیزات مخصوص کنترل و آزمایش برای بازرسی نهایی کار دستگاههای داخلی سفینه فضایی به آن وصل می‌شوند و کار عادی دستگاهها مورد بررسی قرار می‌گیرد.
نفسها در سینه حبس می‌شود
در نهایت ، سفینه فضایی به موشک بالابرنده متصل شده ، به پایگاه پرتاب حمل شده و آخرین تدارکات انجام می‌گیرد. موشک بالا برنده روی سکوی پرتاب قرار دارد. ارتباط بین دستگاههای داخلی دستگاه فضایی و مرکز هدایت در زمین بوسیله شبکه‌های مخصوص برقرار است. توسط این شبکه ، سیستمهای مختلف از جمله وسایل مخصوص بررسی درجه حرارت و فشار هوا در داخل سفینه فضایی اداره می‌شوند. کارهای مقدماتی برای پرتاب سفینه فضایی طبق جدول دقیق ، پی در پی اجرا می‌شوند.

سیستمهای داخلی سفینه فضایی درست در لحظه پرتاب بکار می‌افتند و در این لحظه است که انتقال انرژی برق از منابع زمینی به سفینه فضایی پایان می‌یابد. سرانجام لحظه موعود ، لحظه‌ای که گروه زیادی از دانشمندان کارشناسان ، مهندسان و کارگران سازندگان بخاطر آن مدت طولانی زحمت کشیده‌اند فرا می‌رسد. فرمان پرتاب صادر و ناو کیهانی جدید رهسپار فضا می‌شود.

کاوشگر فضایی


مقدمه
کاوشگر فضایی سفینه‌ای بی سرنشین است که برای کاوش منظومه شمسی به فضا پرتاب می‌شود. کاوشگر حامل تجهیزات و دوربینهایی جهت گردآوری اطلاعات و ارسال آن به زمین بصورت علایم رادیویی است. کاوشگرها از ستاره دنباله‌دار هالی دو سیارک و کلیه سیارات بجز پلوتون دیدن نموده‌اند و به خورشید نیز نزدیک شده‌اند، معمولا آنها از کنار سیارات یا قمرهایشان می‌گذرند و یا جهت نقشه برداری از سطح آنها در مدارشان می‌گردند و یا به منظور بررسی جزئیات محیط آنها فرود می‌آیند.

هدف از ساخت کاوشگرها حمل دوربینهای تلویزیونی و ابزارهای لازم برای جمع آوری اطلاعات به فضا است. این ابزارها اطلاعات حمع آوری شده به زمین را مخابره می‌کنند. موشک پرتاب ، تنها سرعت اولیه لازم را به کاوشگرهای فضایی می‌دهد و این موتورهای خود کاوشگر هستند که به آنها اجازه تغییر جهت می‌دهند.

انرژی کاوشگرهایی که به اکتشاف بین سیاره‌ای مشغولند، بوسیله سلولهای خورشیدی تأمین می‌شود، ولی انرژی کاوشگرهایی که در قسمتهای دورتر منظومه شمسی در حال اکتشاف هستند، بوسیله مواد رادیو اکتیو تأمین می‌شود. معمولا جهت آنتنهای رادیویی بطرف زمین است، تا از یک سو تصاویر و اطلاعات را به زمین بفرستد و از سوی دیگر دستورات لازم را از مرکز هدایت زمینی دریافت کنند.
وظایف مدار پیما
کاوشگری که در مدار یک سیاره قرار می‌گیرد، می‌تواند آن را از نزدیک مشاهده کند و تصاویری از آن رانیز به زمین بفرستد. این تصاویر سطح کامل سیاره مذکور را با جزئیات به تصویر می‌کشند. کاوشگرهایی که در مدار سیاره زهره می‌چرخیدند برای نفوذ در لایه ابرهای ضخیم و نقشه برداری سطح زیر آنها از رادار استفاده می‌کردند. کاوشگرها بدلیل سالها ماندن در مدار یک سیاره ، می‌توانند تغییرات سطح سیاره مذکور را ضبط کنند.

برای مثال ، مدار پیماهای وایکینگ به مدت 4 سال در مدار مریخ باقی ماندند و توانستند طوفانهای غباری در سطح مریخ را با جزئیات ضبط کنند. اگر در یک مأموریت از سفینه فرود استفاده شود، مدار پیما می‌تواند پیامهای ارسالی سفینه فرود از سطح یک سیاره یا قمر را گرفته و به زمین مخابره کند. پیامها در زمین بوسیله رایانه‌های مرکز هدایت تجزیه و تحلیل می‌شوند.


وظیف سفینه فرود
کاوشگرهای فرود به جمع آوری نمونه‌های خاکی و سنگی در سطح سیاره می‌پردازند. دانشمندان نمونه‌ها را از نظر ساختار شیمیایی مورد تجزیه قرار می‌دهند تا عناصر تشکیل دهنده آنها را کشف کنند. البته می‌توان این نمونه‌ها را به زمین آورد و در اینجا به مطالعه آنهاپرداخت. کاوشگرهای وایکینگ که در سال 1976 میلادی در سیاره مریخ فرود آمدند، آزمایشگاههای خود را به ابزار خودکار مجهز کرده بودند. این ابزار خاک را برای یافتن نشانه‌های حساس آزمایش می‌کردند. آنها همچنین هوای سیاره مریخ را مورد مطالعه قرار دادند. از دیگر کارهای آنها می‌توان به فرستادن تصاویر دقیق محلهای فرود در سیاره مریخ به زمین اشاره کرد.

می‌توان بقایای کاوشگرهایی که در سطح سیارات فرود آمده یا متلاشی شده‌اند را در مریخ ، زهره و ماه یافت. اکنون چهار کاوشگر فضایی سیارات منظومه شمسی را ترک کرده بسوی ستارگان دیگر رهسپارند.
مشخصات و وظایف کاوشگرها
اولین کاوشگری که از محدود منظومه شمسی خارج شد٬ پایونیر 10 بود که در 13 ژوئن 1983میلادی از مدار نپتون گذشت. این کاوشگر رهسپار ستاره راس 248 در صورت فلکی ثور است و انتظار می‌رود تا سال 2000 میلادی با زمین در ارتباط باشد. پایونیر 11 در جهت مخالف پایونیر 10 از منظومه شمسی خارج می‌شود.

ویجر 1 و 2 نیز تقریبا تا سال 2010 میلادی اطلاعاتی در مورد میدان انرژی خورشید مخابره خواهند کرد. انتظار می‌رفت کاوشگر گالیله که در سال 1989 میلادی پرتاب شده ٬ تا دسامبر 1997 میلادی اطلاعاتی درباره مشتری و چهار قمر بزرگ و درخشانش یعنی گانیمید ٬ کالیستو ٬ ‌آیو و اروپا به زمین مخابره کند. جوتو که فعالیتش بعد از ملاقات با ستاره دنباله‌دار هالی در سال 1986 میلادی متوقف شده بود٬ مجدداْ در سال 1992 میلادی برای رویارویی با ستاره دنباله دار گریگ - اسکیلرآپ بکار انداخته شد. بعدا به وضعیت سکون بازگردانده شد٬ ولی می‌توان در آینده آنرا فعال نمود.

مارینر 10 در سال 1973 میلادی برای مطالعه زهره ، عطارد پرتاب شد که هنوز به دور خورشید می‌چرخد ولی تماس با این کاوشگر در سال 1975 میلادی قطع شد. ماژلان که در سال 1989میلادی برای نقشه برداری از زهره با کمک رادار پرتاب شد٬ شش بار این سیاره را بررسی کرد و سپس در مدار پایینتری مستقر شد. در 12 اکتبر 1994 میلادی ماژلان به درون جو زهره فرو رفت و منهدم شد.

پایونیر 10 که در مارس 1972 میلادی پرتاب شده ٬ بسوی ستاره‌ای به نام راس 248 در صورت فلکی ثور حرکت می‌کند و 33 هزار سال دیگر به آن می‌رسد. پایونیر 11 ٬ که در آوریل 1973 میلادی پرتاب شد٬ اکنون در مسیر ستاره لاندا عقاب در صورت فلکی عقاب حرکت می‌کند و طی مدت تقریبا 74 میلیون سال از آن می‌گذرد. در سپتامبر 1995 میلادی ناسا سرانجام تماس با پایونیر 11 را متوقف کرد، زیرا نیروی کاوشگر برای اداره تجهیزاتش و انتقال اطلاعات ضعیف بود.

ویجر 1 که در سپتامبر 1977 پرتاب شد٬ بسوی ستاره‌ای به نام 3888 79 + AC در صورت فلکی زرافه در حرکت است و 40 هزار سال طول می‌کشد تا ویجر 2 که در اوت 1977 پرتاب شده به ستاره شعرای یمانی در صورت فلکی دب اکبر برسد. انتظار می‌رود کاوشگر اولیسه که در سپتامبر 1995 میلادی سفرش را از زیر قطب جنوبی خورشید به بالای قطب شمالی آن تکمیل کرد، در سال 2000 میلادی به قطبهای خورشید باز گردد.

کاوشگرهای وایکینگ 1 و 2 که در سال 1976میلادی به مریخ رسیدند٬‌ در اواسط دهه 1980 میلادی به فعالیت خود خاتمه دادند و در مدار بالاتری مستقر شدند. آنها همچنان تا دهه اول یا دوم قرن بیست و یکم در مدار مریخ می‌چرخند و سپس به این سیاره سرخ اصابت می‌نمایند. خاک نشین وایکینگ 2 فقط چهار سال کار کرد. هر دو کاوشگر وایکینگ استرلیزه شده بودند تا مبادا مریخ را آلوده کنند.

موتور پلاسما برای فضاپیما


مقدمه
پس از گذشت تقریبا نیم سده از پرتاب نخستین موشک به فضا ، فناوریهای بکار رفته در ساخت موتورهای موشک ، دست خوش دگرگونیهایی گشته است. موتورهای سوخت مایع و سوخت جامد از این جمله هستند. در حال حاضر جدیدترین فناوری بکار رفته در ساخت موتور موشک ، موتور یونی است که از حالت چهارم ماده ، یعنی پلاسما بهره می‌برد. جالب است بدانید که ایده‌ پیشرانش الکتریکی از همان ابتدا توسط وارنرفن براون در دهه 1930 شکل گرفت؛ ولی او کارش را با سامانه‌های پیشران شیمیایی آغاز کرد.
موشکهای مرسوم همان موشکهایی هستند که وقتی به صحنه پرتاب شاتل فضایی یا مأموریت آپولو فکر می‌کنید در ذهنتان نقش می‌بندد. دود شعله بسیار بسیار عظیمی از گازها بر می‌خیزد. موشکهای مرسوم مقادیر بسیار عظیمی نیروی پرتاب تولید می‌کنند تا اجسام را در فضا قرار دهند و مانند هواپیمای جت ، آتش بازی و یا بادکنک رها شده ، از پدیده‌ای موسوم به پیشرانش استفاده می‌کنند. در اصل موشک به دلیل خروج مواد با فشار زیاد همچون گازهای داغ از عقب آن ، به سمت جلو حرکت می‌کند. گازها از سوختن در مجاورت اکسیژن یا ماده دیگری به نام اکسید کننده شکل می‌گیرند. یون ، یک اتم یا مولکول باردار است. علت باردار بودن ، آن است که تعداد الکترونها در اتم یا مولکول با تعداد پروتونها برابر نیست.
پیشران چیست؟
اساس کار موشکها قانون سوم نیوتن است: هر کنشی ، واکنشی برابر و در جهت مخالف دارد. برای اینکه موشکها به سمت جلو خیز بردارند، باید چیزی به سمت عقب خیز بردارد. آن چیز پیشران است. پیشران ماده‌ای است که از عقب راکت فضاپیما با فشار خارج می‌شود و باعث رانش به سمت جلو یا نیروی پرتاب می‌شود. غالبا پیشران نوعی سوخت است که با یک اکسید کننده می‌سوزد تا حجم زیادی از گازهای بسیار داغ تولید کند. این گازها منبسط می‌شوند؛ تا جایی که با شدت از عقب موشک خارج شوند و نیروی پرتاب یا پیشرانش تولید کنند.
گاهی اوقات پیشران نمی‌سوزد، و بطور مستقیم از فضاپیما خارج می‌شود و تولید نیروی پرتاب یا پیشرانش می‌کند. در رانش یونی ، پیشران از اتمهای باردار الکتریکی ساخته شده است که بر اساس خاصیت مغناطیسی از عقب فضاپیما خارج می‌شوند. برای پیشرانه‌های کوچکتر ، یک گاز متراکم از عقب فضاپیما خارج می‌شود.
یون چیست و اتمها چگونه باردار می‌شوند؟
یون یک اتم یا مولکول باردار است. علت باردار یون آن است که تعداد الکترونها در اتم یا مولکول با تعداد پروتونها برابر نیست. یک اتم می‌تواند بسته به اینکه تعداد الکترونها بیشتر یا کمتر از تعداد پروتونها باشد، بار منفی یا مثبت بدست آورد. وقتی که یک اتم توسط اتمی دیگر جذب شود، چون تعداد الکترونها و پروتونهای آن برابر نیست، به آن "یون" گفته می‌شود. اگر اتم الکترونهای بیشتری نسبت به پروتون داشته باشد، یون منفی یا آنیون خوانده می‌شود.

یک اتم باردار الکترون اضافی یا کمبود الکترون دارد. در سامانه دی اس 1 اتمها تا زمانی که بسیتر پر انرژی و ناپایدار شوند، گرما می‌بینند. سپس با الکترونهایی که توسط یک اشعه کاتدی در محفظه پیشران تخلیه شده‌اند برخورد می‌کنند. وقتی که الکترونها در محفظه پیشران با اتمها برخورد می‌کنند باعث می‌شوند که تعدادی از الکترونهای موجود در اتم از آن جدا شوند. این توده بسیار گرم و باردار اتم همراه با الکترونهای مجزا تبدیل به پلاسما می‌شود.
پلاسما چیست؟
پلاسما به عنوان چهارمین حالت ماده شناخته می‌شوند. سه نوع دیگر جامد ، مایع و گاز هستند. پلاسما ابری از پروتون ، نوترون و الکترون است که در آن الکترونها از مولکولها و اتمهای خودشان جدا شده‌اند و به پلاسما این امکان را می‌دهند که بیشتر مانند هر سه آنها (پروتون ، نوترون و الکترون) رفتار کند تا مثل توده‌ای از اتمها ، پلاسما بیشتر شبیه گاز است؛ زیرا اتمها با یکدیگر رابطه مشخصی ندارند، اما متفاوت از یک گاز رفتار می‌کند. به گفته دانشمندان پلاسما دارای رفتار جداگانه است. یعنی می‌تواند مانند یک مایع جاری شود و یا اینکه می‌تواند ناحیه‌ای را اشغال کند که در آن اتمها مانند آجرهایی به یکدیگر چسبیده‌اند.
یونها چگونه شتاب می‌گیرند؟
یونها رفتار مغناطیسی دارند. مانند یک آهنربا جذب چیزهایی با بار مخالف می‌شوند و از چیزهایی که بار مواق دارند دفع می‌شوند. سامانه الکتریکی پیشرانش یونی در دی اس 1 از این اصل جهت شتاب دادن به یونها بهره می‌برد. یک یون مثبت به سمت یک شیء با بار منفی شتاب می‌گیرد و از شیء با بار مثبت دور می‌شود. مقدار نیروی جاذبه و دافعه بستگی به اختلاف بار اشیای جذب شونده و دفع شونده دارد. هر چه این اختلاف -که اختلاف پتانسیل خوانده می‌شود- بیشتر باشد، یونها سریعتر حرکت می‌کنند و هر چه شیء بار بیشتری داشته باشد، یون سعی می‌کند سریعتر به سمت آن حرکت کند.
پیشرانش الکتریکی خورشیدی یا پسرانش یونی
پیشرانش الکتریکی خورشیدی از خاصیت الکتریسیته و مغناطیس جهت راندن یک سفینه در فضا بهره می‌برد. الکتریسیته از صفحه‌های خورشیدی سفینه حاصل می‌شود و به اتمهای داخل محفظه ، بار الکتریکی مثبت می‌دهد. این اتمهای باردار توسط میدان مغناطیسی به سمت عقب سفینه رانده و سپس توسط دافعه مغناطیسی به خارج از سفینه پرتاب می‌شوند. این مانند اتفاقی است که وقتی شما دو قطب هم نام دو آهنربا را نزدیک یکدیگر می‌کنید رخ می‌دهد؛ آنها همدیگر را دفع می‌کنند. این رگبار منظم خارج شونده از سفینه ، نیروی پرتاب لازم برای حرکت به جلوی سفینه را در فضا ایجاد می‌کند.
هر وسیله برای حرکت باید سوخت حمل کند، موتورهای یونی روشی ارائه می‌کنند که در آن سفینه‌های فضایی برای حرکت در فضا ، بر خلاف موشکهای مرسوم نیازی به حمل مقادیر زیاد سوخت ندارند. این روش مزایای زیادی دارد. یکی اینکه هر چه سفینه سوخت کمتری حمل کند، سبکتر خواهد بود و راحت‌تر به فضا می‌رود. مزیت دیگر این است که چون سفینه به سوخت کمتری نیاز دارد، خیلی زود سوختش تمام نمی‌شود تا از کار بیفتد. بیشتر انرژی داخل موشک یونی توسط الکتریسیته تأمین می‌شود که می‌تواند توسط صفحه‌های خورشیدی در حین پروار تولید شود.
تفاوت موتور یونی با موتورهای مرسوم
هر دو نوع موتور ، سفینه را توسط تولید نیروی پرتاب به جلو می‌رانند. این نیروی پرتاب توسط ماده ای پیشران که از عقب سفینه خارج می شود به وجود می آید. موتورهای یونی با موتورهای شیمیایی (موتورهایی که با سوخت مایع یا جامد کار می کمنند)، در چگونکی تولید نیروی پرتاب و به دست آوردن انرژی متفاوتند. موتورهای شیمیایی توسط مخلوط سوخت با یک ماده ی اکسید کننده کار می کنند. این کار باعث می شود که گاز منبسط شود و با فشار از عقب موتور خارج شود و نیروی پرتاب تولید کند.

موتورهای شیمیایی موتورهایی با جرم محدود هستند. به این معنی که مقدار توان و نیرویی که یک موتور شیمیایی تولید می‌کند، بستگی به این دارد که موشک چه مقدار سوخت و مواد اکسید کننده بتواند حمل کند. وقتی ماده پیشران تمام شود، موشک نمی‌تواند سریعتر حرکت کند. با وجود این ، موتورهای یونی متفاوت از موتورهای شیمیایی کار می‌کنند. موتورهای یونی به مقدار بسیار کوچک گاز شتابی اعمال می‌کند که با سرعت بسیار بالایی خارج شوند. برعکس ، موتورهای شیمیایی مقدارهای فراوان گاز را با سرعت کمتری به بیرون می‌رانند.

این به آن معنی است که موتورهای یونی سوخت بسیار کمتری استفاده می‌کنند. موتورهای یونی ، موتورهایی با انرژی محدود هستند؛ نه با جرم محدود. بنابراین تمام شدن گاز مسأله‌ای زیاد مهمی برای آنها به حساب نمی‌آید. محدودیتی که برای موتورهای یونی وجود دارد این است که بطور معمول ، تمام برق صرف تغذیه موتور یونی می‌شود. موتورهای یونی محدود به این هستند که یک موشک چه مقدار انرژی یا برق می‌تواند حمل کند، یا اینکه صفحه‌های خورشیدی آن چه مقدار انرژی می‌توانند جمع آوری کنند.
ضربه ویژه
ضربه ویژه به معنی تغییرات اندازه حرکت بر واحد جرم برای سوخت موشک است. به عبارت دیگر زمانی که سوخت استفاده شود، میزان فشار جلو برنده چه قدر است. سرعت یک موشک در مقایسه با وزنش به نیروی پرتاب بستگی دارد که تقریبا مقدار ماده پیشرانی است که از عقب موشک با سرعت خارج می‌شود. هر چه سرعت خروج پیشران از عقب موشک بیشتر باشد، موشک با سرعت بیشتری حرکت می‌کند یا بار بیشتری را می‌تواند حمل کند. ضربه ویژه پیشران موشک ، میزان تقریبی سرعت پیشرانی است که از عقب موشک به بیرون می‌جهد.

موشکی با ضربه ویژه زیاد ، نسبت به موشکی با ضربه ویژه کم ، به سوخت کمتری احتیاج دارد. هر چه ضربه ویژه زیادتر باشد به ازای مقدار سوختی که به بیرون می‌جهد، فشار بیشتری تولید می‌شود. یا به بیانی دیگر ، ضربه ویژه مشخص می‌کند که چه مقدار سوخت باید مصرف شود تا فشار مناسبی بدست آید.
عاقبت یونها پس از ترک فضاپیما
شلیک یونهای مثبت به بیرون از عقب فضاپیما ، آن را به جلو حرکت می‌دهد. در همین زمان پرتویی از الکترون با بار منفی از یک خنثی کننده کاتدی به بیرون شلیک می‌شود. چون بارهای مثبت و موتورهای گاز سرد از نظر قابلیت کنترل شبیه به سوخت مایع ، اما سبکتر و ساده‌تر هستند. این موتورها در اصل مخزنهای فشار بالایی هستند که بین حالت باز و بسته تغییر وضعیت می‌دهند. عملکرد آنها کمی شبیه اسپری رنگ است، زمانی که در یچه آن باز است، مواد تحت فشار داخل آن به بیرون می‌جهند.

موتورهای یونی با موتورهای سوخت جامد و سوخت مایع تفاوت دارند. آنها موتورهایی با نیروی پرتاب پایین محسوب می‌شوند که می‌توانند برای مدتهای بسیار طولانی کار کنند. عمر موشکهای شیمیایی بطور معمول از چند ثانیه تا چند روز است، در حالی که طول عمر موتورهای یونی در هر کجا می‌تواند از چند روز تا چند ماه متغیر باشد.
پیشرانه یون زنون
یک موتور از همان اصل مرسوم کنش و واکنش استفاده می‌کند، اما نوآوری بزرگی که صورت گرفته ، بازده بالای آن است. گاز زنون که از هلیوم یا نئون سنگینتر است، به داخل موتور یونی جریان پیدا می‌کند و در آن جا باردار می‌شود و اتمهایش تبدیل به یون می‌گردند. به محض انجام این عمل ، یونهای زنون در معرض یک ولتاژ الکتریکی قرار می‌گیرند. با برقدار شدن یک جفت میله در حدود 1300 ولت که در داخل موتور تعبیه شده‌اند، یونها به بیرون پرتاب شدند، نیرویی در جهت عکس حرکت خود به موتور وارد می‌کنند و باعث راندن آن به جلو می‌شوند.

یونهای زنون با سرعت 35 کیلومتر بر ثانیه حرکت می‌کنند. این سرعت 10 برابر سرعت گازهای خروجی از موتور موشکهای مرسوم است، بنابراین موتورهای یونی می‌توانند تا 10 برابر بیشتر فشار تولید کنند. بکار گیری موتورهای یونی به دلیل نیاز کمتر به سوخت ، راهی برای انجام مأموریتهای مهیج و بلند پروازانه در پهنه بی‌کران منظومه شمسی و فضا به حساب می‌آید. موتورهای یونی در هر لحظه مقدار بسیار کمی گاز زنون مصرف می‌کنند. به آن معنی که نیروی پرتاب بسیار کمی تولید می‌شود.

اگر یک ورق کاغذ بر روی دستتان قرار دهید، همان فشاری را حس خواهید کرد که موتور یونی آن فشار را برای راندن یک فضاپیما تولید می‌کند. تقریبا چهار روز یا بیشتر طول می‌کشد تا تنها یک کیلوگرم زنون به مصرف برسد. دی اس 1 با مصرف کمتر از 74 کیلوگرم زنون سرعتی در حدود ¾ کیلومتر بر ثانیه پیدا می‌کند. این مقدار در میان سایر موشکها یک رکورد محسوب می‌شود. دی اس 1 می‌تواند سرعت بیشتر از این هم بدست آورد؛ ولی مأموریت آن این نیست که تندتر و تندتر برود. بنابراین از بیشینه سرعت خود استفاده نمی‌کند. کارکرد آن 678 روز است؛ یعنی بسیار طولانی‌تر از هر سامانه موشکی دیگر. پروژه داون در هر دوی این موارد یعنی سرعت و ماندگاری می‌تواند از دیگر سامانه‌ها پیشی بگیرد. در آینده سرعت و ماندگاری موتورهای یونی بیشتر هم خواهد شد.


 

 

 

 

Thursday, February 24, 2011

شلیک موشک برای افزایش بارش برف مصنوعی

این عکس‌ها زیر مربوط به شلیک موشک در شمال غرب چین برای افزایش بارش برف مصنوعی و حفظ رطوبت خاک است 

Sunday, February 20, 2011

كتاب ساخت هواپيماي مدل جلد اول "عرفان آقايي "

click to download thise book




اصطلاحات هواپيماي مدل


Retract

به چرخ های هواپیمایی گفته می شود که قابلیت جمع شدن و باز شدن را داشته باشد.
در سیستم های مدل بیشتر نوع پنوماتیکی (بادی) و مکانیکی مرسوم است.


Rudder

تيغه سکان ،سکان عقب هواپيما سکان هواپيما که به صورت عمودی می باشد.



Aileron

قسمت متحرک بال های هواپیما می باشد که هر کدام نسبت به دیگری معکوس عمل می نماید.
یعنی وقتی یکی از بالچه ها بالا باشد حتما اون یکی رو به پایین است .

Elevator

سکانی که به صورت افقی نصب شده و در قسمت عقب هواپیماست و عمل بالا بردن و پایین آوردن هواپیما را انجام می دهد.
 Throttle

اهرم گاز هستش که با باز و بسته کردن آن دریچه کاربراتور موتور باز و بسته شده و دور موتور رو کم و زیاد میکند
.
Strap

به گردن آویز گفته می شه که یک سرش هم به قلاب وصل شده جهت نگه داشتن رادیو.

Servo Arm

وسیله ای که به روی سروو بسته می شه تا توسط آن سیم های سخت را که بالچه ها و گاز موتور و غیره وصل شده اند را به حرکت در آورد.

Propeller

ملخ یا پروانه هواپیماهای ملخی که پروپلر گفته می شود.
در انواع چوبی و کربنی و پلاستیکی موجود می باشد .

Remote glow plug

وسیله است که در موتور های نایترو اگر به علت طراحی خاص دسترسی به شمع نداشته باشید. این وسیله بر روی شمع وصل می شود و توسط سیم به یک سوکت در بدنه وصل می شود و شما به راحتی وی توانید موتور را استارت بزنید.
از نظر ایمنی هم این روش برای همه پیشنهاد می شود.

Cockpit

کابین خلبان یا اتاقک خلبان.


 

 

 


 

 

 

تاريخچه و سير تحول نقشه



در گذشته هاي دور ، از ترسيم به عنوان شكلي از هنر براي بيان احساسات و زيباييها و يا روشي براي ارسال و ابلاغ نظريات و ايده ها استفاده مي شد.
بشر اوليه عكس حيوانات را روي ديوار غارها ترسيم ميكرد كه اين خود مقدمهاي براي خلق و ايجاد نقشه به حساب مي آيد .
بعد از گذشت قرنها در 2000 سال قبل ا زميلاد مسيح بشر آموخت كه براي ترسيم و تفهيم افكار خود به جاي ديوار غارها و سنگها از پوست آهو استفاده كند.لئوناردو داوينچي هنرمند نقاشي مشهور ايتاليا باري عملي شدن طرحاي خود از تصاوير سه بعدي و نما به صورت كروكي و آزمايشي استفاده مي كرده است . شايد اولين نقشه هاي كشيده شده كه در دست است مربوط به مهندسين كلداني باشد كه بر روي يك تخته سنگ كشيده شده است وهم اكنون در موزه لوور پاريس از آن نگهداري مي شود. وسايلي كه معماران قديم استفاده مي كردند از از برنز ساخته مي شد و تقريبا شبيه وسايلي بود كه امروزه براي ترسيم نقشه ها استفاده مي كنند.
در قرن سيزده و چهارده ، نقشه ها به صورت تصاويري سه بعدي كشيده مي شدند .غالبا اين نقشه هاي سه بعدي ، يك تصوير ضميمه نيز به همراه داشتند كه تركيبي از نماي بالا با تصاويري از جلو يا از چپ بودند .
البته خواندن اين نقشه ها بسيار سخت و مشكل بود ، از اين رو با گذشت زمان دو تصوير تركيب شده از يكديگر جدا و حتي بعضي اوقات تصويري سومي را هم به آن اضافه مي كردند.
در اواخر قرن شانزدهم و اوايل قرن هفدهم كليه سفارشات و نياز هاي كارخانه ها به وسيله نقشه هايي تهيه مي شد كه تقريبا شبيه به نقشه هاي امروزي بود ، اما در اين نقشه ها از مقياس استفاده نمي شد ولي كليه قطعات ترسيم شده داراي ابعادو عدد اندازه بودند .
با پيشرفت فن كشتي سازي ، احتياج به نقشه هاي با دقت بيشتر احساس شد . نقشه هاي كه توسط ديا نوردان و يا همكاران آنها در قرن هجدهم كشيده مي شد ، داراي سه تصوير از جنسم مورد نظر بود.
در اين نقشه ها هر سه اندازه اصلي جسم يعني طول ، عرض ، و ارتفاع به خوب نشان داده مي شد.
در سال 1798 يك مهندس فرانسوي به نام گاسپارد مونژ كتابي در زمينه هندسه ترسيمس منتشر كرد ، كتابي كه اساس و بنيان رسم فني امروز را پايه ريزي كرد.
هندسه ترسيمي در قرن نوزدهم به سرعت توسعه و تكامل يافت تا اينكه امروزه كليه نقشه هايي كه در رشته هاي مختلف صنعتي ، رسم مي گرر پيرو اين قاعده بوده و معمولا داراي سه تصوير از يك جسم است.
به طور خلاصه مي توان گفت ، تهيه تصاويري از ساخته ها و مصنوعات به طريقي كه قابل درك براي ديگران باشد از نخستين ارزو هاي انسان در طول تاريخ بوده است ، لذا دسترسي به يك شيوه واحد به گونه اي كه امروز عمل مي شود با دشواريهاي فراوان و تحولات بسار همراه بوده است .
لكن امروزه با استعانت از شيوه هاي علمي ارائه شده به راحتي ميتوان با استفاده از روشهاي سنتي و يا رايانه ها ، قطعات پيچيده مكانيكي يا ساختمانها و تاسيسات بزرگ را به وسيله نقشه كشي به تصويري كشيده و براي ساخت در اختيار متخصصان قرار داد.

Tuesday, February 15, 2011

استارت موتور جت


برای استارت زدن یک موتور جت دو سیستم مجزا باید فراهم باشد. اول آنکه شرایطی باید فراهم شود که کمپرسور و توربین به سرعتی برسند که هوای کافی را به محفظه احتراق بفرستند و در آنجا با سوخت مخلوط شوند. دوم تمهیداتی برای احتراق مخلوط هوا سوخت در محفظه احتراق. هنگام استارت زدن موتور جت این دو سیستم باید همزمان با هم عمل کنند, و در عین حال در عمل مسقل از دیگری باشند. چراکه گاهی نیاز داریم تا جهت انجام تعمیرات, موتور را به گردش در بیاوریم بدون آنکه ignition داشته باشیم و یا در پرواز و در شرایطی که موتور خاموش شده سیستم احتراق باید بتواند مستقلا عمل relight را انجام دهد.
به هنگام استارت زدن این دو سیستم کاملا هماهنگ هم عمل میکنند و توسط یک مدار الکتریکی کنترل می شوند.

انواع روش های استارت زدن



 
روش استارت زدن برای تمامی موتورهای جت بر یک اصل استوار است ولی از راه های گوناگونی حاصل میشود. نوع منبعی که توان اولیه را برای استارت موتور تامین میکند بسته به نوع موتور و شرایط و نوع هواپیما متغیر است. برخی از انرژی الکتریکی استفاده میکنند, بعضی از گاز, هوا, و یا فشار هیدرولیک. برای مثال موتور یک هواپیمای نظامی باید در حداقل زمان ممکن روشن شود و در عین حال به سیستم خارجی و کمکی وابسته نباشد. موتور هواپیمای های مسافربری باید طوری روشن شود که کمترین مزاحمت را برای مسافرین داشته باشد و همچنین جوانب اقتصادی مسئله از قبیل صرفه جویی در سوخت و ... هم مد نظر قرار گیرد.

موتور استارتر هواپیما باید از قدرت کافی برخوردار باشد و بتواند یک گشتاور کافی را جهت به گردش درآوردن اجزائ گردنده موتور( کمپرسور فشار بالا) فراهم کند و یک شتاب یکنواختی را به آن بدهد و آن را از حالت سکون به سرعتی برساند که توربین بتواند موتور را در حالت فعال نگه دارد ( بادمان باشد توربین وظیفه اش گرفتن انرژی از گازهای خروجی است و از طریق شفتی که توربین را به کمپرسور متصل میکند سبب گردش آن میشود)

1- استارت الکتریکی:
این روش در موتورهای توربوپراپ و توروجت استفاده میشود. معمولا استارتر یک موتور DC است که از طریق جهبه دنده کاهنده (Reduction Gear) و کلاچ به موتور متصل است تا بتوان بعد از آنکه موتور به سرعت مورد نظر خود رسید از استارتر جدا شود.
منبع انرژی الکتریکی میتواند High Voltage یا Low Voltage باشد و از طریق رله ها و مقاومت هایی که در مدار طراحی شده عبور میکند تا ولتاژ متناسب با افزایش سرعت استارتر افزایش یابد. همچنین این منبع انرژی مورد نیاز سیستم احتراق را نیز فراهم میکند. انرژی الکتریکی بصورت خودکار بعد از آنکه موتور با موفقیت استارت خورد و Time Cycle خود را طی کرد قطع میشود.
2- کاتریج:
این روش گاهی اوقات در هواپیماهای نظامی استفاده میشود و از مزایای آن میتوان به سریع بودن و مستقل بودن آن اشاره کرد. در این روش موتور استارتر در واقع یک توربین از نوع Impulse است که توسط گازهای پر سرعتی که حاصل سوختن این کاتریج است به گردش در می آید. توان خروجی توربین از طریق Reduction Gear موتور را به گردش در می آورد. مجددا یک سیستم قطع خودکار استارتر را از موتور جدا میکند. سوختن مواد محترقه داخل کاتریج توسط یک چاشنی الکتریکی انجام میگید.
3- Iso-propyl-nitrate:
از ویژگی های این روش میتوان به پر توان بودن و سریع بودن آن اشاره کرد.در روش نیز استارتر از یک توربین بهره میبرد که انرژی کسب شده را از طریق یک Reduction Gear به موتور منتقل میکند. در این روش توربین در اثر گازهای ناشی از احتراق Iso-propyl-nitrate به گردش در می آید. این ماده در اصطلاح از نوع سوخت های mono fuel است که برای سوختن به هوا نیاز ندارند. این سوخت به داخل محفظه احتراقی که در داخل این استارتر تعبیه شده پاشیده میشود و به کمک یک سیستم الکتریکی محترق میشود. یک پمپ وظیفه انتقال سوخت را از منبع به داخل محفظه احتراق برعهده دارد. قبل از هر استارت یک پمپ هوا دود باقیمانده در محفظه احتراق را تخلیه میکند. تمام مراحل عملیاتی این سیستم توسط یک مدار الکتریکی کنترل میشود.

4-استارت هیدرولیکی
برای استارت موتورهای جت کوچک استفاده می شود. بیشتر یکی از پمپ های هیدرولیک متصل به موتور برای این منظور بکار میرود و به آن Starter/Pump میگویند. روش ارسال گشتاور به موتور در موتورهای گوناگون متفاوت است ولی وجود Reduction Gear و Clutch در غالب مدل ها مشترک است. نیروی ابتدایی که باعث گردش پمپ هیدرولیک میشود از یک منبع زمینی تامین میشود.
5- Air Start :
این نوع از استارتر ها متداولترین نوع در بین هواپیماهای تجاری هستند. از مزایای آنها سبک بودن, با صرفه بودن و نحوه استفاده راحت از انها است. این نوع استارتر در قسمت accessory به موتور متصل است و از چند منبع به شرح زیر هوای مورد نیاز خود را میگیرد:



• A.P.U
• Ground Power Unit
• Cross Bleed Start, به این معنی که اگر یک موتور روشن داشته باشیم میتوانیم بخشی از هوای عبوری از کمپرسور آن موتور را برای استارت زدن موتور خاموش بگیریم. (به گرفتن هوا از کمپرسور موتور ها Bleed می گویند)
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 683x401.



هوا از طریق یکی از همین منایعی که ذکر شد به دریچه استارت میرود(Start Valve) و در آنجا پس از به گردش درآوردن توربین به خارج منتقل می شود. توربین از طریق یک Reduction Gear و بوسیله Sprag Clutch Ratchet شفت موتور را می گرداند. Ignition (تولید جرقه برای احتراق مخلوط هوا سوخت) بصورت خودکار همزمان با شروع گردش موتور آغاز می شود. ( ممکن است عمل Ignition لحظاتی پس از شروع گردش موتور و همزمان با ورود سوخت به محفظه احتراق صورت گیرد) با ورود سوخت به داخل محفظه احتراق موتورشعله ایجاد میشود و در اصطلاح به آن Light Up می گویند که با افزایش E.G.T (دمای گازهای خروجی از توربین) و افزایش شتاب کاری موتور همراه است. در یک سرعت معینی, بالاتر از سرعت خود اتکایی موتور یا همان Self Sustained Speed , دریچه استارت (Start Valve) بسته می شود, Sprag Clutch Ratchet ارتباط بین استارتر و موتور را قطع می کند و موتور در دور Idle به کار خود ادامه میدهد و استارتر از حرکت باز می ایستد. Sprag Clutch Ratchet از این رو طراحی شده که موتور بعد از استارت خوردن, استارتر را با خود نگرداند و مانع از لطمه خوردن به آن شود.

 




چرخه استارت:در اینجا یک چرخه نرمال را در استارت یک موتور جت بررسی میکنیم. در این مثال موتور از نوعTwin spool است. یعنی اینکه LP Compressor و HP Compressor با دو شفت مجزا به LP Turbine و HP Turbine متصل هستند, و لذا سرعت گردش کمپرسور ها از همدیگر تاثیر نمی پذیرند. همانطور که در سیستم زیر میبینید هر موتور برای خود یک starter مجزا دارد که از هوایی با حجم زیاد و فشار کم (که توسط APU , موتور هواپیما و یا تجهیزات زمینی تامین میشود) بهره میبرد.

This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 612x407.



در هنگام انجام استارت پارامترهای مهمی که باید به دقت تحت نظر باشند E.G.T و سرعت گردش کمپرسور فشار بالاست ( N2) چراکه این دو به ما نشان میدهند که آیا پروسه استارت به خوبی انجام میپذیرد با خیر؟
سایر پارامتر هایی که بر حسب شرایط ممکن است مهم باشند و به آنها نیاز داریم عبارتند از:
LP Rotation N1, Fuel Flow, Duct Pressure, start Valve Warning Light



هنگامی که مبادرت به استارت میکنیم, استارتر به گردش در می آید و باعث چرخش کمپرسور فشار بالا می شود, در لحظات اولیه
Ignition و تزریق سوخت نداریم تا هنگامیکه سرعت کمپرسور به حد کافی بالا رود تا جریان هوای مورد نیاز در داخل محفظه احتراق برای انجام عمل احتراق به میزان مناسب برسد. هنگامی که RPM به اندازه تعیین شده رسید, سوخت و Ignition توسط سوئیچ فعال میشوند و سوئیچ تا پایان مرحله استارت باید فعال نگه داشته شود. Light Up شدن موتور با افزایش در EGT مشخص می شود و باید در مدت زمان مشخصی (حدودا 20 ثانیه) انجام پذیرد. افزایش اولیه EGT بدلیل وجود مقدار زیادی سوخت در محفظه احتراق زیاد است. پس از آن افزایش EGT یکنواخت خواهد بود. گازهای تولید شده در محفظه احتراق باعت حرکت توربین می شوند و کار استارتر آسانتر میشود و موتور شتاب میگیرد.
در این حال با افزایش دور کمپرسور و نزدیک شدن به دور Idle , سیستم کنترل سوخت Fuel Control Unit ( که گاهی از آن به عنوان قلب موتور یاد میشود چون وظیفه تنظیم سوخت ارسالی به موتور را دارد) مقدار جریان سوخت را افزایش می دهد. و سبب آن میشود که مخلوط هوا/سوخت rich شود (نسبت سوخت از هوا بیشتر شود) که این باعث دومین جهش در افزایش EGT خواهد شد. افزایش شتاب موتور باعث رسیدن آن به Self Sustained Speed می شود یعنی سرعتی که در آن موتور میتواند بدون کمک استارتر به کار خود ادامه دهد. البته در این سرعت استارتر قطع نمیشود و اجازه می دهیم تا موتور قدری بیشتر سرعت بگیرد و این امکان رسیدن آرام موتور را به دور Idle فراهم میکند. Self Sustained Speed حدودا 30% N2 است.
بعد از آنکه موتور به دور حداقل خود رسید و Ignition & Fuel Switch را رها میکنیم . دور Idle در موتورها حدود 60%N2 و 25%N1 است.

Blowout Cycle:
این حالت که آن Motoring Over هم میگویند, برای خارج کردن سوختی است که طی یک استارت ناموفق وارد موتور شده است. برای جلوگیری از Torching ( خروج شدید شعله از موتور جت که پدیده خطرناکی است) در موتورهای جت حتما باید سوخت باقیمانده در موتور خارج گردد. برای این منظور سیستم استارت موتورهای جت امکانی را فراهم میکند که طی آن استارتر بدون عمل سیستم احتراق موتور را میچخاند و سبب بیرون راندن سوخت میشود. در اغلب موتورهای پیشرفته امروزی, موتورها یک Duty Cycle سه تا پنج دقیقه ای دارند! این زمان نسبتا طولانی از آن جهت است که اگر نتونستیم موتوری را استارت بزنیم , سوئیچ مربوط به احتراق و سوخت را رها کرده و اجازه میدهیم استارتر به گردش موتور ادامه دهد تا سوخت از موتور خارج شود و سپس برای یک استارت مجدد اقدام میکنیم.

Relight System:
هرگاه در حین پرواز شعله در محفظه احتراق خاموش شود ( Flame out ), توسط سیستم Fuel/Ignition و بدون بکارگیری استارتر میتوانیم موتور هواپیما را روشن کنیم. در این شرایط چون کمپرسور توسط جریان هوا در حال چرخش است نیازی به استارتر نیست. در اصطلاح موتور windmill می شود یعنی جریان هوا موتور را می چرخاند. ( اکنون متوجه میشویم که چرا در آن عکس خلبان خواسته بود تا هواپیما رو به باد قرار گیرد) E.G.T و RPM دو فاکتوری هستند که به ما نشان میدهند آیا Relight با موفقیت انجام شده یا خیر؟ افزایش هرکدام به منزله موفق بودن relight است.

Hot Start:
تنها راه تشخیص بین Hot Start و Normal Start در این است که مقادیر E.G.T را در این دو حالت با هم مقایسه کنیم. در Hot Start درجه حرار گازهای خروجی از موتور بیش از حد زیاد میشود و از اینرو آسیب های جبران ناپذیری به توربین وارد میکند. گذشتن دمای گازهای خروجی از حد نرمال تنها ظرف چند ثانیه رخ میدهد و از اینرو باید در اولین فرصت سوئیچ Fuel/Ignition را در وضعیت خاموش قرار دهیم.
Hot Start زمانی رخ میدهد که نسبت سوخت از هوا بیشتر بوده و هوای کافی برای خنک کردن اجزائ داخلی موتور نداشته باشیم که این خود میتواند دلایل متعددی داشته باشد از جمله موقعیت نا صحیح قرارگیری Throttle (در حالت idle نباشند) و یا سرعت پایین موتور در لحظات ابتدایی استارت. دلیل دیگری که جالب است بدانیم داشتن باد پشت در استارت های دوم در طول روز میتواند باعث این معضل شوند چراکه باد پشت مانع از خروج گازهای داغ موتور شده و به افزایش E.G.T کمک میکند.

Wet Start:
هنگامی بوجود می آید که نتوانیم استارت موفقی داشته باشیم بطوریکه RPM به حد نرمال خود رسیده ولی EGT به اندازه کافی افزایش نداشته ست. در این حالت است که مقدار زیادی سوخت به داخل موتور پمپ شده بدون آنکه مصرف شده باشد و خطر Torching را به همراه دارد. اینجاست که باید از Motoring Over ) Blow Out ) استفاده کنیم تا سوخت انباشته شده را خارج کنیم.

Hung Start:
شرایطی است که در آن افزایش EGT بیش از آن مقداری است که RPM موتور به آن نیاز دارد ( نرخ افزایش EGT و RPM یکسان نیست) و موتور در سرعتی کمتر از Self Sustain speed قرار میگیرد. در این حالت EGT از مفدار مجاز بیشتر نمیشود ولیکن چون دور موتور برای آن مقدار EGT کافی نیست ادامه کار به موتور لطمه وارد میکند. از عمده دلایل این مشکل آلودگی کمپرسور و ناتوانی آن در تامین هوای مورد نیاز موتور است.

Monday, February 14, 2011

مقایسه سیستم های مایکروویو P-P و P-MP


سیستم های رادیوئی مایکروویو نقطه به نقطه P-P در موارد متعددی با سیستم های رادیوئی مایکروویو نقطه به چند نقطه P-MP متفاوت هستند که اهم آنها عبارتند از:

1- باند فرکانس:
باند های اختصاص یافته به سیستم های p-p اصولا خیلی وسیعتر و گسترده تر از باندهای p-mp می باشد. طیف های فرکانسی p-p در پهنای 2 تا بالای Ghz 40 شامل باندهای فرعی متعدد می باشند. در حالیکه سیستم های p-mp در باند محدود به 1.3 تا 2.7 متمرکز بوده و اخیرا نیز به علت گسترش استفاده، طیف 3.5 و 10.5 نیز به این سیستم اختصاص یافته است.

2- ظرفیت:
معمولا ظرفیت سیستم های P-MP در حد Mb/s 2 تا Mb/s 8 (معادل 30 و یا 120 کانال Kb/s 64) می باشد در حالیکه ظرفیت سیستم های رادیوئی p-p بمراتب بیشتر بوده و تا سطوح STM-1 معادل Mb/s 155 و حتی مضاربی از آن یعنی n STM-1 و یا STM-4 متداول می باشد.

3- تکنولوژی دسترسی:
اصولا واگذاری کانالها در سیستمهای P-MP بر حسب درخواست و با استفاده از تکنولوژی TDMA می باشد. این امر ضریب بهره هر یک از کانالهای این سیستم را افزایش می دهد، به طوریکه با ترافیک متداول هر مشترک می توان بوسیله این سیستم با ظرفیت Mb/s 4 متجاوز از 1000 مشترک را سرویس داد. در حالیکه کانالهای سیستم p-p بصورت اختصاصی بوده وموضوع دسترسی از جمله تکنولوژی های TDMA,FDMA و CDMA مطرح نمی باشد.

4- طول هاپ های رادیوئی:
در سیستم مایکروویو p-p بعلت استفاده از آنتن های جهت دار در هر دو طرف یک ارتباط، فواصل طولانی حتی بیشتر از 100 کیلومتر (مقدار متوسط 40 کیلومتر) قابل حصول است. در حالیکه در هاپ های رادیوئی P-MP بعلت آنکه معمولا یک طرف آنتن همه جهته و در طرف دوم نیز بهره آنتن جهت دار مورد استفاده محدود به حداکثر dB 35 می باشد لذا طول هاپ در شاخه های فرعی معمولا کمتر از 30 کیلومتر و در مسیرهای اصلی کمتر از 50 کیلومتر است.

5- نوع آنتن ها:
نوع آنتن های مصرفی در سیستم های p-p معمولا پارابولیک با بهره زیاد و پهنای اشعه خیلی کم (کمتر از 1 درجه) بوده و علاوه بر آن بدلایل متعدد از حفاظ استفاده می نماید. همچنین جهت تامین مشخصات فنی بهتر و نیز جلوگیری از تداخل فرکانس، این آنتن ها علاوه بر ساختار استاندارد دارای انواع:
High Performance, HP
Ultra High Performance, UHP
Super High Performance, SHP

هستند که گلبرگ های جانبی دارای دامنه کمتری بوده و همچنین از نسبت F/B بهتری برخوردار هستند.
آنتن های مصرفی در سیستم های P-MP از انواع تمام جهت، با نمودار تشعشعی 180 و 90 درجه و نیز آنتن های جهت دار تشکیل می یابند که به نسبت آنتن های p-p از بهره کمتری (حداکثر تا ( dB 35 برخوردار هستند.

موشک



پرتابه‌ای است که با نیروی عکس‌العمل ناشی از خروج گاز (معمولاً ناشی از سوختن سوخت) حرکت می‌کند. در موشک ماده اکسیدکننده نیز به همراه سوخت حمل می‌شود و سوختن سوخت در آن نیاز به اکسیژن هوا ندارد. از این نظر موشک با راکت و فشفشه فرق دارد.
موشک‌ها از نظر سوخت به دو دسته موشک با سوخت مایع و موشک با سوخت جامد تقسیم می‌شوند.

انواع موشک ها

موشک های بالستیک
موشک‌های اتمی
موشک‌های فضایی
موشک‌های ضد ماهواره
موشک‌های لیزری
موشک‌های شیمیایی، میکروبی، صوتی،...
موشک‌های دوربرد زمین به زمین
موشک‌های میانبرد زمین به زمین
موشک‌های برد نزدیک زمین به زمین
موشک‌های دوربرد دریا به زمین
موشک‌های میانبرد دریا به زمین
موشک‌های برد نزدیک دریا به زمین
موشک‌های زمین به دریا
موشک‌های زمین به هوا
موشک‌های زمین به فضا
موشک‌های دریا به دریا
موشک‌های دریا به هوا
موشک‌های هوا به هوا
موشک‌های هوا به دریا
موشک‌های هوا به فضا
موشک‌های جنگ شهری
موشک‌های ضدتانک
موشک‌های ضدزره
موشک‌های ضدهوایی
موشک‌های دفاع هوایی
موشک‌های دفاع دریایی
موشک‌های دفاع فضایی
موشک‌های زیردریایی

موشک بالیستیک
نوعی موشک است که پس از پرتاب و به‌پایان رسیدن سوخت آن، اصلاً هدایت‌پذیر نیست و صرفاً بر پایه قوانین پرتابه‌ها یا بالیستیک به سوی هدف می‌رود.تمام موشک‌هائی را که هدایت شونده نیستند می‌توان موشک بالیستیک نامید، چه موشک مدل برای تفریح و تحقیق باشد و چه موشک‌هائی که فضاپیماها را به فضا می‌برد، ولی اصطلاح موشک بالیستیک معمولاً معنای نظامی دارد و در مورد موشک‌هائی که مواد منفجره و بمب حمل می‌کنند بکار می‌رود.

نخستین موشک بالیستیک و-۲ آلمان بود که در جنگ جهانی دوم بکار رفت.موشک طرح شوروی اسکاد-ب که انواع آن در جنگ ایران و عراق از هردو طرف بکار گرفته شد یکی از مشهورترین موشک‌های بالیستیک با برد متوسط است.موشک‌ بالیستیک دوربرد یا قاره‌پیما با چندین کلاهک اتمی قدرتمندترین و مخرب‌ترین سلاح کشتار جمعی موجود در جهان است. آمریکا، روسیه، قزاقستان، اوکراین، بریتانیا، فرانسه و چین از این سلاح دارند.

موشکهای کروز

موشک کروز
نوعی هواپیمای بی‌سرنشین هدایت شونده است که مسیر آن تا رسیدن به هدف قابل تغییر و هدایت است. در اغلب موشک‌های کروز در واقع از نوعی موتور جت استفاده می‌شود و بنابر تعریف نمی‌توان به آن‌ها موشک گفت.هدایت موشک‌های کروز امروزی توسط کامپیوتری که در آن‌ها قراردارد انجام می‌شود. در این کامپیوترها مدلی از زمین و پستی و بلندی‌های آن تا هدف وجود دارد و موشک کروز با استفاده از سیستم موقعیت‌یاب ماهواره‌ای (مانند جی‌پی‌اس) و با حرکت در نزدیکی زمین و تغییر مکرر ارتفاع و مسیر خود به هدف می‌رسد.ردیابی و انهدام موشک‌های کروز با کلاهک اتمی به دلیل پرواز نزدیک به زمین برای سیستم‌های ردیاب و رادار مشکل است و به این دلیل جزو سلاح‌های هسته‌ای استراتژیک محسوب می‌شوند.

موشک کروز برای مخفی ماندن از دید سیستم‌های راداری دارای دوخصوصیت است:

1 - سطح مقطع راداری کمی دارد که ردیابی آن را برای سیستم‌های ضدموشکی راداری مشکل می‌کند.
2 - به خاطر استفاده از موتور توربوفن، حرارت کمی تابش می‌کند و در نتیجه امکان قفل حرارتی روی آن نیز کم است.

تعریف موشك كروز‌

موشك های كروز مانند هر سلاح دیگری، محصول تكنولوژی زمان خود می باشند كه در طول زمان تغییر و توسعه بسیاری یافته اند. از همین رو آنچه كه 50 سال بیش به عنوان موشك كروز خوانده می شد با آنچه كه امروز به عنوان موشك كروز شناخته می شود،‌ به لحاظ عملكردی، تفاوت های بسیاری دارد. به همین جهت ارائه یك تعریف جامع و مانع از این وسیله،‌به سادگی امكان‌پذیر نبوده و تعاریفی هم كه در مراجع مختلف ارائه شده، یكسان نیستند. با این وجود بر اساس گره‌های تكنولوژیكی و نیز ماموریت و انتظاری كه از چنین وسیله ای می رود، اجمالا یك موشك كروز را می توان بصورت زیر تعریف نمود:

وسیله پرنده ای بدون سرنشین كه از یك یاچند پیشران هوازی استفاده كرده، با بهره گیری از نیروهای آیرودینامیكی و غلبه بر جاذبه زمین، بیشتر مسیر پروازی خود را به صورت كروز طی می نماید. این وسیله كه در تمام طول مسیر هدایت می شود، ماموریت دارد تا محموله ای را به نقطه ای از پیش تعیین شده برساند. با این توصیف، موشك های معروفی نظیر Exocet فرانسوی و نیز HY-2 Silkworm چینی كه از موتور راكت به عنوان پیشران استفاده می كنند در دسته بندی موشك های كروز نمی‌گنجند.

برد موشك های كروز، ‌محدوده وسیعی را پوشش می دهد، به طوری كه برد برخی از موشكهای كروز كمتر از 50 كیلومتر و برد انواعی از آن به پیش از چندین هزار كیلومتر می رسد.

انواع موشك های كروز

موشك های كروز را می توان به دو دسته تقسیم بندی نمود:

1 - موشك های كروز ضد اهداف زمینی Land Attack Cruise Missile (LACM)
2 - موشك های كروز ضد كشتی Anti- ship Cruise Missile (ASCM)
جایگاه موشك های LACM از لحاظ تكنولوژی به كار گرفته شده در آنها بالاتر از موشك های ASCM است به طوری كه این موضوع باعث شده تا كشورهای تولید كننده موشك های LACM محدود به ایالات متحده، روسیه و فرانسه باشند. حال آنكه كشورهای صاحب تكنولوژی موشك های ASCM محدوده وسیع تری را شامل می شوند (حدود 12 كشور) .

البته دسته بندی های دیگری نیز می توان از این موشك ها ارائه داد كه عبارتند از:

الف) از لحاظ محموله
سرجنگی هسته ای
سرجنگی شیمیایی یا بیولوژیكی
سرجنگی معمولی
سیستم های فریب راداری
رادارها و سیستم های مراقبت و شناسایی

ب) از لحاظ اهمیت و میزان تعیین كنندگی درجنگ
- انواع دور برد استراتژیك كه غالبا علیه اهداف ثابت زمینی مثل سیلوهای پرتاب موشك های بالستیك بین قاره ای، ‌تاسیسات زیر بنایی، تاسیسات كنترل و فرماندهی و مانند آن به كارگرفته می شوند.
- انواع تاكتیكی با برد كمتركه عموما دارای سرجنگی معمولی بوده و علیه اهداف متحرك روی خشكی و دریا هم استفاده می شوند.

ج) از لحاظ برد(طبقه بندی امریكایی )
- short Range
Medium Range
Intermediate Range
Long Range

تاریخچه موشك های كروز

موشك كروز با تعریف امروزی اولین بار توسط آلمان ها درجنگ جهانی دوم علیه مناطقی در جنوب شرقی انگلیس به كارگرفته شد كه از سایتهای واقع درفرانسه به سمت هدف پرتاب می‌شد. این موشك با عنوان (V-1) در مدت زمان بسیار كوتاهی در حین جنگ دوم جهانی توسعه یافته و به تولید انبوه رسید. آلمان ها در طی چند ماه با بیش از 5000 فروند ازاین موشك ها لندن را مورد هدف قرار دادند. این موشك در آن زمان ازیك موتور پالس جت برای پیشرانش بهره می گرفت و سیستم هدایت و ناوبری ضعیفی داشت كه دلیل اصلی در پایین آمدن احتمال برخود این موشك با هدف بود، به طوری كه طبق برخی گزارش ها تنها حدود سی درصد از این موشك ها در محدوده هدف فرود می آمدند.

موشك V-1 به شكل گسترده‌ای در جنگ جهانی دوم مورد استفاده واقع شد:

از زمان پرتاب این موشك ها توسط آلمان‌ها، آمریكایی‌ها تحقیقاتی را برای شناسایی این سیستم تسلیحاتی آغاز نمودند تا اینكه دراواسط سال 1944، ‌نیروی هوایی موفق به دستیابی به بقایای یكی از این موشك ها شد كه ظاهرا سقوط كرده و عمل نكرده بود. طی مدت بسیار كوتاهی (17روز) با استفاده از مهندسی معكوس، نمونه ای از این موشك در امریكا ساخته شد و پس از تست‌های اولیه بواسطه شرایط جنگی آن زمان، ‌برای تولید انبوه این وسیله پرنده به تعداد 75000 فروند برنامه ریزی هایی صورت گرفت. بانرخ تولید روزانه چند صد فروند سرانجام سفارش تولید 12000 فروند صادر شد كه به پایان یافتن جنگ پس از تولید هزار و چهارصدمین فروند، روند تولید این موشك متوقف گردید.

هدایت به كار گرفته شده درV-1 بسیار ساده بود. در V-1 موتور موشك پس از یك زمان از پیش تنظیم شده خاموش می‌شد و با خاموش شدن موتور، موشك وارد دایو شده و بدین ترتیب به هدف برخورد می نمود. این سیستم دقت بسیار كمی را برای موشك به همراه داشت. از اینرو امریكایی‌ها درصدد اصلاح و تغییر آن برآمدند و برای این منظور دراوایل سال 1945 آزمایش این موشك را با یك سیستم هدایت از طریق فرمان رادیویی آغاز نمودند. اگر چه با این سیستم دقت این موشك ها به میزان قابل توجهی افزایش یافت ولی همچنان خطای موجود زیاد و در بهترین شرایط درحدود 400 متر به ازای 160 كیلومتر برد موشك بود.

این موشك ها خیلی زود از خدمت خارجی گردید و انگیزه و مبنای توسعه موشك های كروز درآینده شد. به عنوان مثال از نتایج حاصل از تست های این موشك مستقیما در توسعه موشك های كروز بعدی امریكایی یعنی RGM-6 Regulus� بهره گرفته شد. در اواخردهه 40 ونیز دهه 50 برنامه موشك های كروز به عنوان یك سلاح تاكتیكی در ایالات متحده دنبال می‌شد. در این دوره با توسعه موشك هایی نظیر Regulus ,Matador ,Mace ,Snark، موشك‌های كروز به خصوص در زمینه هدایت و ‌پرتاب به تدریج توسعه یافتند. ولی همچنان علی رغم پیشرفت های صورت گرفته، مساله هدایت به عنوان یك عامل محدود كننده در این موشك ها مطرح بود. در دهه 60تمركز بر روی موشك های بالستیك، موشك های كروز را به حاشیه برد و این موضوع به طور مضاعف توسعه موشك های كروز را تحت الشعاع قرار داد. البته باید توجه داشت كه آنچه در موشكهای كروز اولیه مطرح بود، ساخت یك هواپیمای بدون سرنشین بود كه بتواند صرفا یك سرجنگی (غالباَ یك كلاهك هسته ای) را تا نقطه هدف حمل نماید و قابلیت هایی كه امروزه از یك موشك كروز انتظار می‌رود در این دوره زمانی مطرح نبود.

موشك های كروز توسعه یافته تا پیش از دهه 50 میلادی، عمدتا شباهت زیادی به هواپیماهای هم دوره خود داشته و دارای ابعاد بزرگی بودند و همانگونه كه پیش‌تر نیز گفته شد در زمینه هدایت با مشكلات اساسی مواجه بودند. این مشكلات در كنار سایر موانع تكنولوژیك در راه توسعه این نوع موشك‌ها منجر به وقفه‌ای حدودا ده ساله درتوسعه آنها گردید. این امر كه به ویژه در تاریخچه رشد و توسعه موشك های كروز در ایالات متحده به خوبی نمایان است، مقارن با دهه‌ شصت و اوایل دهه هفتاد میلادی بود. در این دوره زمانی سرمایه گذاری سیستم‌های تسلیحاتی بر روی موشك‌های بالستیك قاره پیما متمركز گردید.

در جنگ ویتنام، پدافند هوایی و موشك های سطح به هوایی كه نسبتا موفق هم عمل می كردند، باعث شدند تا نیروهای امریكایی به تدریج به نوعی پرنده بدون سرنشین كه قابلیت انجام عملیات شناسایی، فریب راداری و مانند آن را داشته باشد احساس نیاز كنند. به همین دلیل برنامه طراحی و ساخت یك RPV كه هدف آن عمدتاَ فریب رادارهای دشمن به منظور تسهیل در پرواز بمب افكن های خودی بر فراز مناطق هدف و بمباران این مناطق بود، ‌آغاز شد. كمی بعد امریكایی‌ها دریافتند كه از چنین وسیله ای كارهای دیگری نیز ساخته است، بطوری‌كه از آن می توان به عنوان یك سلاح موثر نیز استفاده نمود. وسیله ای كه بتواند در ارتفاع كم و درنزدیكی سطح زمین پرواز كرده و RCS كمی هم داشته باشد به سختی توسط رادارهای زمینی و هوایی دشمن شناسایی شده و احتمال رهگیری آن توسط موشكهای پدافند هوایی دشمن بسیار كم می شود، بدین جهت قادر خواهد بود تا اعماق خاك دشمن نفوذ كرده تاسیسات ارزشمند دفاعی و پا زیر بنایی دشمن را هدف قرار دهد. امریكایی ها توجه خود را معطوف به این نكته كرده واین بار با نگاهی تازه به این سیستم تسلیحاتی، برنامه های جدیدی را برای توسعه موشك های كروز با چنین قابلیت هایی آغاز نمودند.


این امر مقارن با اوایل دهه 70 میلادی بود. در این زمان بسترهای تكنولوژیكی لازم برای توسعه چنین سلاح هایی هم فراهم شده بود و تكنولوژی های در دسترس و تازه توسعه یافته، اجازه طراحی و ساخت چنین موشك هایی را به برنامه ریزان وزارت دفاع امریكا می دادند. بدین ترتیب موشك های كروز به عنوان سلاح های استراتژیك مورد توجه قرار گرفتند.

جالب توجه است كه در هر دوره زمانی، تكنولوژی های موجود در دسترس و بالانس این تكنولوژیها، صاحب تكنولوژی را به سمت نوع خاصی از سلاح سوق می دهد و به طور كلی یكی از عوامل تغییر سلاح های استراتژیك و تعیین كننده، تكنولوژی و توانمندی های فنی و برتریهای تكنولوژیك است. در محدوده زمانی مورد بحث ما نیز توسعه موتورهای توربینی كم حجم با قابلیت اعتماد بالا، ئنسبت تراست به وزن بالا، مصرف سوخت كم، دمای پایین گازهای خروجی و نیز روش‌ها و سیستم‌های پردازش و ذخیره اطلاعات، در كنار روش های نوین هدایت و نیز كوچك شدن تجهیزات الكترونیكی و اویونیكی لازم در ایالات متحده از یك سو و از سوی دیگر پیشرفت پدافندهای هوایی شوروی (سابق) و توان بازدارندگی آنها علیه بمب افكن استراتژیك ایالات متحده یعنی B-52 و رشد سیستم های راداری این كشور باعث شد تا این موشك ها به عنوان سلاح هایی استراتژیك مورد توجه قرار گیرند.

موشكهای Matador و Mace به دلایل سیاسی و استراتژیك خیلی زود بازنشسته شدند:

در این مقطع زمانی (اوایل دهه هفتاد)، مزایای موشك های كروز نظیر پنهانكاری و قابلیت نفوذ تا عمق خاك دشمن، در كنار هزینه های نسبتا كم تحقیقات و توسعه و پایین بودن قیمت نهایی هر فروند (در مقایسه با سیستم های تسلیحاتی جایگزین) و... آنچنان مورد توجه قرار گرفت كه باعث شد در آن مقطع پروژه‌هایی نظیر بمب افكن دور برد و پنهانكار 1- B به نفع پروژه موشك های كروز كنار گذاشته شوند. در این دوره، پروژه های نظیر ALCM كه یك موشك LACM است و نیز Harpoon كه یك موشك ASCM است درایالات متحده آغاز شدند وكمی بعد موشك Tomahawk نیز به آنها اضافه شد.

توسعه این موشك‌ها در دهه 80 نیز ادامه یافت، اما ابتدای دهه 90 نقطه عطفی در تاریخ موشك های كروز به شمار می رود. استفاده از این موشك هادر چندین عملیات نظامی كه علیه عراق صورت گرفت، باعث شد تا این موشك ها از طرف سایر كشورها به شدت مورد توجه قرار گیرند. و شاید همین موضوع یكی از علل كشیده شدن كشورهایی نظیر چین، آلمان، سوئد، ایتالیا، اسرائیل، آفریقای جنوبی و انگلستان به سمت توسعه چنین سیستم های آفندی بوده باشد.

به طور كلی موفقیت موشك های كروزی نظیر Tomahawk در سلسله جنگ هایی كه در دهه 90 و دو، سه سال پس از آن رخ داد، ‌علاقه كشورهای مختلف را به دستیابی به موشك های كروزی از این دست تحریك كرده است، به طوریكه بازار این موشك ها در سال 2015 (كه توسط یك سازنده غربی تسلیحات تخمین زده شده) چیزی حدود 7000/6000 �فروند می باشد (بدون احتساب مواردی كه روسیه، چین و ایالات متحده وارد خدمت كرده ویا سفارش خواهند داد).

The Kamov Ka-50 Black Shark

  

The Kamov Ka-50 Black Shark (NATO reporting name: 'Hokum A') is a single-seat Russian attack helicopter with the distinctive coaxial rotor system of the Kamov design bureau. It was designed in the 1980s and adopted for service in the Russian army in 1995. It is currently manufactured by the Progress company of Arseniev.
During the late 1990s, Kamov and Israeli Air Industries developed a tandem-seat cockpit version, the Kamov Ka-50-2 Erdogan, to compete in Turkey's attack helicopter competition. Kamov also designed another two-seat variant, the Kamov Ka-52 Alligator (NATO reporting name: 'Hokum B').

Saturday, February 12, 2011

شهر ادسا


شهر ادسا یکی از شهرهای تاریخی است که از گذشته های دور با ایران اشتراک تاریخیداشته است و اکنون به عنوان یکی از بنادر مهم تجاری مشرف به دریای سیاه شناخته شده است.

این بندر تجاری با جاذبه های بسیار زیاد توریستی و همچنین بازارهای محلی مورد توجه توریستها و جهانگردان است.

در سال ۲۵۲ میلادی شاپور ارمنستان را تسخیر کرد و این برای روم شکست بزرگی بود. با اینکه حملاتی به مرزهای شرقی ایران صورت گرفت.شاپور از جنگ در جبهه غربی منصرف نشد و نصیبین در در سال ۲۵۴ و دورا اروپوس را در سال ۲۵۶ به تصرف خود در آورد.در سال ۲۶۰ شهر ادسا توسط سپاهیان شاپور به محاصره در آمد و امپراتور والرین تصمیم گرفت این شهر مهم را باز پس گیرد و در نتیجه جنگ در گرفت.

این تصمیم سرنوشت او را تعیین کرد.سپاه روم با این که بیش از لشگر ایران بود،محاصره شد.امپراطور والرین دستگیر شد و صاحب منصبان لشگری و کشوری،حکام ایالات،سناتورها و همچنین عده زیادی از اشخاص عالی رتبه مملکت به اسارت شاپور در آمدند.ارتش روم از هم پاشید و سپاهیان دسته دسته تسلیم شدند.این حادثه یک فاجعه حقیقی برای رومیها بود.

دومین جنگ صلیبی:

در سال ۱۱۴۵ میلادی، مسلمانان اقدام به بازپس گیری شهر ادسا که دارای اهمیت فراوانی بود نمودند.

خبر بازپس گیری این شهر به رم رسید و پاپ را بر آن داشت تا دوباره برای تسخیر این شهر مردم را به جنگی دیگر فرا خواند.

به زودی قوای مسیحیان به سوی ادسا رهسپار شد. این بار لشکر به دو بخش تقسیم شد و از دو مسیر جداگانه به سوی این منطقه رهسپار شدند.

اما این بار، ترکهای سلجوقی از این فرصت سود جسته و در دو مرحله، هر دو بخش سپاه صلیبی را شکست دادند و نزدیک به دو سوم این لشکر را نابود کردند.

پس از این شکست، نیروهای صلیبی از پای ننشستند و پس از تجدید قوا تصمیم گرفتند تا به دمشق که شهری استراتژیک برای مسلمانان به شمار می‌آمد حمله کنند و آن را به تصرف خویش در آورند.

لشکر صلیبی علی‌رغم آنکه در اولین برخورد خویش توانست به پیروزیهایی دست یابد اما به دلایلی نامعلوم، فرماندهان سپاه دستور عقب نشینی را صادر کردند و پس از گذشت چند روز بدون آنکه به نتیجه‌ای برسند راه بازگشت به اورشلیم را در پیش گرفتند.( رانسیمان، استیون؛ تاریخ جنگهای صلیبی، ترجمه منوچهر کاشف، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴ ه ش. چاپ اول، ج ۲، ص ۲۸۵-۳۳۰)

برخی از تبانی فرماندهان لشکر با والی دمشق سخن به میان آوردند اما این نیز تنها در حد یک احتمال بود. علل این عقب نشینی هرگز فاش نشد و به رازهای سر به مهر تاریخ پیوست.

به مدت چند دهه، صلح تقریبی میان کشورهای اسلامی و مسیحیان برقرار بود تا اینکه رنو دوشاتیون ، شاهزاده‌ی انطاکیه در سال ۱۱۸۷ م در عملی ناجوانمردانه با حمله به کاروان تجاری مسلمانان که عازم زیارت مکه بود خشم آنان را برانگیخت. وی اموال کاروان را غارت نمود و به این نیز اکتفا نکرده و دستور قتل عام مردان کاروان و به اسارت گرفتن زنان و کودکان را صادر نمود.

در این زمان، صلاح الدین ایوبی، حکمران سوریه از رنو خواست تا اسیران را آزاد کند و دیه‌ی کشته شدگان را نیز بپردازد اما رنو با بی‌توجهی حتی از پذیرفتن نماینده‌های صلاح الدین نیز سرباز زد.

صلاح الدین با تشکیل لشکری بزرگ به سوی اورشلیم حرکت کرده و پس از دو هفته محاصره‌ی این شهر موفق به تسخیر این شهر گردید.( لوی بیئل، تیموتی؛ جنگهای صلیبی، ترجمه سهیل سمی، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۵ ه ش. چاپ اول، ص ۱۲۲- ۱۲۵)

شهر یالتا


یالتا (به اوکراینی: Ялта، به تاتاری کریمه: Yalta) یکی از شهرهای کریمه در جنوب اوکراین است که بر کرانهٔ دریای سیاه جای دارد. یالتا بر کنار خلیجی کوچک و کم‌عمق رو به دریای سیاه جای دارد و توسط کوه‌های پردرخت در برگرفته شده‌است. آب و هوای گرم مدیترانه‌ای و مجاورت با تاکستان‌ها و باغستان‌های زیاد، بستر مناسبی برای گذراندن تعطیلات به ویژه زمستانی پدید آورده‌است.

در دوره‌ای «یالتای بزرگ» به بخشی از کرانه کریمهٔ جنوبی میان فوروس در غرب به سوی گورزوف در شرق و شامل شهر یالتا و شهرهای چندگانه مهاجرنشین مجاور اطلاق می‌شد.
بر اساس آمار سال ۲۰۰۱، جمعیت یالتا برابر با ۸۰٬۵۰۰ نفر بوده‌است. بر اساس همین آمار، ۶۸٫۳٪ جمعیت این شهر را روس‌ها، ۲۵٫۷٪ اوکراینی‌ها، ۲٫۱٪ بلاروسی‌ها، ۰٫۸٪ یهودیان، ۰٫۱٪ تاتارهای کریمه‌ای و بسیاری از اقلیت‌های نژادی دیگر تشکیل داده‌اند. این آمار شامل روستاها و شهرهای کوچک مجاور نیست. جمعیت یالتا با حومه در حدود ۱۲۵٬۰۰۰ نفر است.

این شهر بر محلی از یک مهاجرنشین یونان باستان که گفته می‌شود توسط دریانوردان یونانی که در جستجوی ساحلی امن بوده‌اند، بنا شده‌است.
در این شهر کنفرانس یالتا از ۴ تا ۱۱ نوامبر سال ۱۹۴۵ بین سه قدرت نیروهای متفقین یعنی شوروی، ایالات متحده و بریتانیا و با شرکت فرانکلین دلانو روزولت، ژوزف استالین و وینستون چرچیل در اواخر جنگ جهانی دوم برگزار و پیمان معروف یالتا بسته شد.


شهر کوکتبل


کوکتبل (به اوکراینی: Коктебель، به تاتاری کریمه: Köktöbel)، که در گذشته با نام پلانرسکوی شناخته می‌شد، یک شهرک گردشگری در جنوب شرقی شبه جزیره کریمه در کشور اوکراین است. کوکتبل بر کرانهٔ دریای سیاه در نیمه راه بین فئودوسیا و سوداک قرار گرفته و از توابع تئودوسیا به شمار می‌رود.

سرشماری سال ۲۰۰۱ نشان می‌دهد که جمعیت این شهر برابر با ۲٬۸۴۱ نفر بوده که ۵۰٪ روس تبار، ۳۶٪ اوکراینی و بقیه تاتار کریمه‌ای، یونانی، بلغار و آلمانی هستند.
بیشترین شهرت این شهر به خاطر پیوندش با ادبیات است. ماکسیمیلیان وولوشین شاعر روسی، در اقامتگاه‌اش این شهر پذیرای بسیاری از میهمانان سرشناس خود بود، بسیاری از آنان برجسته‌ترین شعرهایشان را در کوکتبل سرودند.

نام اولیه این شهر یعنی کوکتوبل ریشه ترکی دارد: در زبان تاتار کریمه‌ای، به معنی «سرزمین تپه‌های آبی» است. (کوک به معنی سبز چمنی[۱]، توب به معنی تپه یا کوه در ترکیب با پسوند جمع اِل)
در زمان حکومت نظام شوروی، نام پلانرسکوی از واژه روسی planer یا گلایدر ریشه گرفته بود: تپه‌هایی که بر فراز خط ساحلی کشیده شده‌اند، مکان مناسبی برای آزمایش‌های اولیه پرواز با وسایل پروازی توسط خلبانان روسی بودند. فرودگاه کوچک محلی این شهر هنوز با نام پلانرسکوی شناخته می‌شود.

در سال ۲۰۰۳، فیلمی با نام راه‌های کوکتبل توسط بوریس خلبنیکوف و آلکسی پوپوگربسکی (دو کارگردان جوان اهل روسیه) ساخته شد. این فیلم در مورد یک پدر و پسر است که در پی رکود اقتصادی پس از فروپاشی شوروی در تلاش برای سفر با پای پیاده از مسکو به کوکتبل هستند. (این فیلم در شبکه چهارم تلویزیون ایران نیز نمایش داده شد[۲]).
کوکتبل همچنین به عنوان استراحتگاهی برای نویسندگان در اتحاد شوروی، معروف بوده است. دیگر عوامل شهرت این شهر از این قرارند: کنیاک کوکتبل، ورزش گلایدر و دریاکنار برهنگان کوکتبل که در شوروی سوسیالیستی به‌عنوان بزرگترین ساحل برهنگان شناخته می‌شد. در سال‌های اخیر کوکتبل در تابستان‌ها مملو از گردشگران روسی و اوکراینی می‌شود.



 

شهر کرچ

کِرچ (اوکراینی: Керч, روسی: Керчь, تاتار کریمه: Keriç, اسلاویک خاوری کهن: Кърчевъ) شهری است (۲۰۰۱ جم ۱۵۷٬۰۰۰ تَن) در شبه جزیره کرچ در خاور کریمه جای گرفته‌است.از کانون‌های مهم صنعتی ، صادراتی ، توریستی اوکراین است. نام آن از ریشه اسلاویک خاوری کهن و از واژه کِرک къркъ به معنی گَلو گرفته شده‌است که از روی تنگه آبی باریک روبروی شهرک گرفته شده‌است.


شهر چرنوبیل


چُرنوبیل (به اوکراینی: Чорнобиль)(تلفظ tʃɔrˈnɔbɪlʲ), یا معروفتر چِرنوبیل (به روسی: Чернобыль) (تلفظ tɕɪˈrnobɨlʲ) شهری در اکراین است که در استان کیف و در نزدیکی مرز بلاروس قرار دارد.

این شهر به علت حادثه چرنوبیل که در نیروگاهی هسته‌ای چرنوبیل که در ۱۴.۵ کیلومتری این شهر قرار داشت خالی از سکنه استاین حادثه در سال ۱۹۸۶ میلادی رخ داد

شهر سیمفروپول

 

سیمفروپول (به اوکراینی: Сімферополь، به تاتاری کریمه: Aqmescit به معنی مسجد سفید) پایتخت جمهوری خودمختار کریمه در اوکراین جنوبی است. به عنوان پایتخت کریمه، این شهر یک مرکز مهم سیاسی، اقتصادی و ترابری شبه جزیره است. بر اساس آمار سال ۲۰۰۶ جمعیت این شهر برابر با ۳۴۰٬۶۰۰ نفر بوده است.

مدارک باستان‌شناسی در سیمفروپول نشانگر قدمت آن به‌عنوان یک شهر باستانی سکاها است که با نام ناپل سکائیه شناخته می‌شد. این منطقه همچنین با نام آقمسجد (Aqmescit) منزلگاه تاتارهای کریمه‌ای بوده است. پس از تصرف خانات کریمه به‌دست امپراتوری روسیه، نام این شهر به سیمفروپول (نام کنونی) تغییر یافت.


 

شهر سواستوپول


سواستوپول (به اوکراینی: Севастополь، به تاتاری کریمه: Aqyar) در گذشته با نام سباستوپول شناخته می‌شد. این شهر بندری،در جنوب غربی شبه جزیره کریمه جای دارد. شبه جزیره کریمه در جنوب اوکرائین و در کرانهٔ دریای سیاه قرار دارد.

بر اساس آمار سال ۲۰۰۱ جمعیت این شهر برابر با ۳۴۲٬۴۵۱ نفر بوده است. این شهر در گذشته کانون ناوگان دریای سیاه شوروی بود. ناوگان، امروزه یک پایگاه دریایی اوکراینی است که به طور مشترک توسط نیروی دریایی اوکراین و نیروی دریایی روسیه به‌کار می‌رود.

اهمیت خرید و فروش و کشتی‌سازی بندر سواستوپول از زمان فروپاشی شوروی رو به فزونی نهاد. سواستوپول همچنین یک مرکز مهم پژوهش‌های زیست‌شناسی دریایی است. به طور خاص، مطالعه و آموزش در مورد دلفین‌ها در این شهر از زمان جنگ جهانی دوم به انجام می‌رسد، این مطالعات در ابتدا به عنوان یک برنامه سری نیروی دریایی در خصوص عملکرد این جانور در زیر دریا به شمار می‌رفت. بیشترین تعداد مسلمانان اوکرائین در شبه جزیره کریمه ساکن می‌باشند.

شهر سواستوپول در نزدیکی محل مهاجران باستانی یونانی خرسون بنا گردیده که در ۴۲۱ پیش از میلاد بنا شده بود. در جنگ کریمه به‌مدت ۳۴۹ روز (در سال‌های ۱۸۵۴ تا ۱۸۵۵) در برابر هجوم انگلستان، فرانسه، عثمانی‌ها و ساردنی مقاومت کرد اما سرانجم روس‌ها شکست خوردند و شهر سقوط کرد. در جریان جنگ جهانی دوم در محاصره نیروهای آلمانی قرار داشت و تقریبا به کلی ویران گشت و در سال ۱۹۴۲ سقوط کرد، اما در سال ۱۹۴۴ دوباره به دست روس‌ها افتاد و تجدید بنا گردید[۱].

لئو تولستوی که در جنگ‌های کریمه شرکت داشت، وقایع هولناک جنگ را در داستان‌های سواستوپول آورده است.

این شهر از لحاظ تقسیمات کشوری دارای وضعیت خاص بوده و مستقیما زیر نظر دولت مرکزی اوکراین اداره می‌شد.تا سال‌ها ورود خارجیان به این شهر ممنوع بود.