لئونادو داوینچی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
لئوناردو داوینچی | ||
---|---|---|
خودنگاره ای از داوینچی | ||
لئوناردو داوینچی (۱۵ آوریل ۱۴۵۲ - ۲ مه ۱۵۱۹) از دانشمندان و هنرمندان ایتالیایی دوره رنسانس است که در رشتههای نقاشی، ریاضی، معماری، موسیقی، کالبدشناسی، مهندسی، تندیسگری، و هندسه شخصی برجسته بود.
عدهای از محققان ایتالیایی با تحقیق بر روی بازسازی اثر انگشت وی او را دارای ریشه عربی و اهل خاورمیانه برشمردهاند.[۱] داوینچی را کهنالگوی «فرد رنسانسی» دانستهاند. وی فردی بینهایت خلاق و کنجکاو بود.او نظریات خود را در یک سلسله یادداشتهایی که بالغ بر هزاران صفحه می باشند ثبت کرده است. او طرحهای مبتکرانهای را برای ساخت سلاحهایی مانند توپهای بخار، ماشینهای پرنده و ادوات زرهی ارائه کرده بود هرچند که بسیاری از آنها هرگز ساخته نشدند. وی طراح اولیه صدها اثر معماری و همچنین طرح اولیه هواپیما بهشمار میرود. یکی از طرحهای ابتکاری او لباس غواصی و زیر دریایی جنگی است. او همچنین مسلسل، تانک نظامی، ساعتی که به ساعت داوینچی معروف است، کیلومتر شمار و چیزهای دیگر را اختراع کرد.
لئوناردو داوینچی برای طرحهای خود بوسیله خط معکوس یادداشتهایی را نوشته است که فقط آنها را در آینه میتوان خواند.
بیشتر شهرت جهانی او بهخاطر نقاشیهای شام آخر و مونالیزا است.
فهرست مندرجات |
[ زندگی
[ دوران کودکی
لئوناردو داوینچی در سال ۱۴۵۲ در یک روستای توسکانی زاده شد.او فرزند نامشروع یک ثروتمند به نام پیرو فرانسیسو دی انتونیو داوینچی و یک زن دهقان به نام کاترین بود[۲][۳].در مورد دوران کودکی لئوناردو اطلاعات زیادی در دست نیست. او ۵ سال اول زندگی خود را در نزد مادرش گذراند سپس در سال ۱۴۵۷ در نزد خانوادهٔ پدرش، پدربزرگ و مادربزگش و عمویش زندگی کرد. پدر او با یک دختر شانزده ساله ازدواج میکند همسر دوم پدرش لئوناردو را خیلی دوست میداشت اما در سن جوانی درگذشت.[۴]او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه دهکده محل سکونتش گذرانداما با این حال در مدرسه چندان موفق نبود اما شور و هیجان زیادی نسبت به طبیعت نشان میداد.[۵] او به صورت غیر رسمی هندسه و ریاضیات را نیز آموخت. وقتی او شانزده ساله بود پدرش برای بار دوم با دختر بیست سالهای به نام فرانسسکا لنفردینی ازدواج کرد.[۶][ دوران جوانی
او را به شاگردی به هنرکدهای در فلورانس فرستادند تا نزد آندرئا دل وروکیو (۱۴۳۵-۱۴۸۸) که نقاش و پیکرتراش بود، آموزش ببیند.وروکیواز شهرت بسیاری برخوردار بود؛ به گونهای که ساخت بنای یادبود «بارتولومئو کولئونی»، سردار نظامی شهر ونیز را به او سپردند.در آتلیهای که قابلیت ساخت چنین شاهکارهایی را داشت، لئوناردوی جوانمیتوانست چیزهای زیادی بیاموزد. بدون شک در آنجا با رموز فنی کارهای ریخته گری و کارهای فلزی آشنا شده و آموختهاست که چگونه با مطالعه و مشاهده دقیق مدلهای برهنه و پوشیده، تابلوها و تندیسهایی را پدید آورد.شمار زیادی از نقاشان و پیکرتراشان خوب، از هنر آموزان کارگاه موفق «وروکیو» بودند، ولی «لئوناردو» بسیار بهتر از یک نوجوان با استعداد بود به گونهای که در هفده سالگی در کار پیکر تراشی وسایر امور مربوط به آن به استاد ماهری تبدیل شده بود وقادر بود ابزارهای پیچیده وماشینهای مورد نیاز را پدید آورد.[۷]او همچنین به پژوهش درباره گیاهان و جانوران مختلف پرداخت تا بتواند از آنها در تابلوهایش استفاده کند؛ فزوده بر آن، دانش گستردهای در باره نورشناسی، ژرفا نمایی و استفاده از رنگها کسب کرد. چنین آموزشی کافی بود که از هر نوجوان با استعداد دیگری هنرمندی برجسته بسازد، و در واقع شمار زیادی از نقاشان و پیکر تراشان خوب از هنر آموزان آتلیه موفق وروکیو بودند.او پس از اتمام آموزش به شهر میلان رفت.[۸] لئوناردو در سال ۱۴۷۲ به عضویت گروه قدیس لوقا درآمد. مرکز این گروه یا اتحادیه، که عمدتاً از داروفروشان، پزشکان، و هنرمندان تشکیل شده بود، در بیمارستان سانتا ماریانوئووا بود. احتمالا لئوناردو در آنجا فرصتی برای آموختن کالبدشکافی به دست آورد. در ۱۴۷۸ شورای شهر از او خواست نمازخانه سان برناردو در کاخ وکیو را نقاشی کند. ولی بنا به علتی، این مأموریت را انجام نداد.[] دوران کهنسالی و مرگ
داوینچی اواخر عمر خود را در شهر واتیکان در ایتالیا سپری نمود مکانی که رافائل و میکل آنژ در انجا فعالیت داشتند.[۹] در اکتبر ۱۵۱۵ فرانسیس اول پادشاه فرانسه میلان را به تسخیر خود در میاورد. در دسامبر همان سال لئوناردو به نزد فرانسیس اول و پاپ لیئو ایکس فراخوانده میشود. به لئوناردو سفارش جدیدی برای ساخت یک شیر مکانیکی داده شد، شیری که بطرف جلو میتوانست گام بردارد و قفسه سینهاش را باز کرده و خوشهای از گلهای سوسن را نمایان سازد.[۱۰][۱۱] در سال ۱۵۱۵ به خدمت فرانسیس در امد و در خانهای ییلاقی در کلوس لوس در نزدیکی اقامتگاه سلطنتی جای گرفت. او سه سال پایانی عمر خویش را به همراه ملزی شاگردش در ان جا گذرانید و حقوقی معدل هزار ۱۰۰۰۰ اسکودی(واحد پول ان زمان در ایتالیا) دریافت میکرد.[۱۲] داوینچی در سال دو مه سال ۱۵۱۹ در حالی که تبدیل به یکی از دوتسان صمیمی فرانسیس شده بود در کلوس لوس درگذشت. واساری اینگونه مینوسید که پادشاه سر داوینچی را در هنگام مرگ در اغوش گرفت هرچند که این داستان عاشقانه و رومانتیک که بسیار باب طبع فرنسویان و بسیاری از هنرمندان است بیشتر به افسانه شبیهاست تا واقعیت.[۱۳][۱۴] واساری همچنین مینویسد که داوینچی به هنگام مرگ تقاضای حضور یک کشیش برای اعتراف به گناهان میکند.[۱۵]بر طبق خواستهٔ او شصت فقیر تابوت او را حمل میکنند.او در کلیسای سنت هابرت تدفین میشود.ملزی به عنوان وارث او شناخته میشود و تمامی پولها نقاشیها وسائل و دیگر اثار او به ملزی تعلق میگیرد.البته لئوناردو شریک قبلی و قدیمی اش سالای و همچنین خدمتکارش را فراموش نکرد و به هرکدام از آن دو نصف تاکستان خویش را بخشید.[۱۶][ زندگی شخصی و روابط
داوینچی دوستان زیادی داشت که هم اکنون به خاطر زمینههای کاری و یا اهمیت تاریخ خود امروزه مطرح هستند اما با این حال به نظر میرسد که دوستی نزدیک و صمیمی ای با زنان به جر ایزابلا دسته نداشته است. داوینچی از او پرتره ای در یکی از سفرهای خود به همراه او به یکی از نقاط ایتالیا می کشد . پرتره ای که به نظر میرسد قرار بوده طرح اولیهٔ یک نقاشی باشد که هم اکنون گم شده است.[۱۷][ گرایش جنسی و تاثیرات آن بر هنرش
گذشت از دوستی و روابط او با دوستانش داوینچی زنگی خصوصی خود را پنهان نگاه داشته بود. گرایش جنسی او به موضوعی برای تجزیه و تحلیل و حدس و گمان تبدیل شده بود.این روند در اواسط قرن ۱۶ شکل گرفت و در قرنهای ۱۹ و ۲۰ دوباره احیا شد که مهمترین پژوهش در این باره توسط سیگموند فرود انجام شده است[۱۸] بیشترین رابطهٔ داوینچی با دو پسر جوان که شاگردان خود او بودهاند یعنی سالای و ملزی بودهاست. ملزی احساس داوینچی به او را عشق و شهوت بیان میکند.مدارک دادگاه سال ۱۴۷۶ نشان میدهد وقتی که او بیست و چهار ساله بوده داوینچی به همراه ۳ مرد دیگر تحت قوانین سودومی دوران رنسانس به همجنسگرایی متهم میشود اما از این اتهام بعدها مبری میشود.[۱۹] از ان تاریخ به بعد بحثهای زیادی پیرامون همجنسگرا بودن داوینچی و تاثیراتش بر اثارش به خصوص وجود حالت دوگانهٔ مردانه و زنانه و شهوت مشهود در تابلوی یحیای تعمید دهنده و Bacchus و دیگر اثار وی بخصوص اثار امیخته با شهوت وی شدهاست.[۲۰][ شاگردان
جیان جیاکومو کاپورتی د اورنئو یا همان سالای از سال ۱۴۹۰ همراه با داوینچی زندگی میکرد. تنها پس از گذشت یک سال از پیوستن سالای به داوینچی , او لیستی از خرابکاریها و تخطیهای سالی فراهم کرد. لئوناردو او را دزد دروغگو کله شق و دله خطاب کرد پس از اینکه او دست کم پنج بار با پولها داوینچی فرار کرد و انها را صرف کارهایی همچون خرید لباس کرد.[۲۱].اما با این حال داوینچی همواره نسبت به سالای با رفتاری بسیار محبت امیز داشت.سالای به مدت سی سال همراه با او زندگی کرد.[۲۲] سالی تعدادی از نقاشیهای خود را به نمایش گذاشت هرچند که جرجیو واساری یکی از نقاشان معروف ایتالیا عقیده داشت که داوینچی فنون نقاشی را به خوبی به او اموخته است[۲۳]اما کارهای سالای نسبت به کارهای دیگر شاگردان داوینچی از خلاقیت هنرمندانهٔ کمتری برخوردار بود. در سال ۱۵۱۵ او مدل کاملا برهتهای از مونا لیزا را کشید و نام ان را مونا وانا نهاد.[۲۴]در سال ۱۵۰۵ داوینچی شاگرد دیگری را به نام کنت فرانسیسکو ملزی اختیار نمود کسی که ادعا میشود محبوبترین شاگر در نزد وی بودهاست.او به همراه داوینچی به فرانسه مسافرت کرد و تا اخر عمر داوینچی در کنار او باقی ماند.پس از مرگ داوینچی تمامی کارهای او به ملزی رسید و او از انها به خوبی نگهداری کرد.[۲۵]
[ آثار و پژوهشها
[ نقاشیها
لئوناردو یک نقاش پرکار نبود در حقیقت او پرکارترین نقشه کش و طراح بود.او مقالههای زیادی در مورد کوچکترین مسائل و طرحهایی ا کوچکترین جزیات را در مورد مسائلی که توجهش را جلب میکرد. نگهداری مینمود.علوه ب راین مقالات و طرحهایی مطالعات زیادی پیرامون نقاشی انجام دادهاست که از انان برای کشیدن برخی از تابلوهای معروف خود همچون باکره صخرهها و شام اخر استفاده نمودهاست.[۲۶] قدیمیترین نقاشی داوینچی یعنی a Landscape of the Arno Valley میباشد که در سال ۱۴۷۳ کشیده شد و رودخانه و کوهها و قلعهای و مزارع کشاورزی را در جزیئیاتی دقیق نشان میدهد.[۲۷] [۲۸]- مونالیزا
تابلوی نقاشی مونالیزا با ابعاد ۷۷x۵۳ سانتیمتر است. نسخهای را که او تهیه کرده بود از نسخه فعلی، بزرگتر بود چرا که در گذر زمان دو ستون از طرفین چپ و راست این تابلو بریده شدهاست. به همین دلیل به هیچ وجه مشخص نیست که مونالیزا در این تابلو نشستهاست. همچنین باید اشاره کرد که بسیاری از قسمتهای این تابلو به مرور زمان خراب و یا دوباره نقاشی شدهاست. اما با این وجود شخصیت اصلی نقاشی همچنان محفوظ ماندهاست.[۲۹]
در ۲۱ اوت سال ۱۹۱۱ تابلو مونالیزا توسط یک دزد ایتالیایی دزیده میشود و به ایتالیا آورده میشود. پس از گذشت دو سال این تابلو در زادگاه خود یعنی فلورانس دیده میشود و پس از انجام برخی فعالیتهای اداری و قانونی تابلو دوباره به موزه لوور بازگردانده میشود.
در سال ۱۹۵۶ شخصی اقدام به پاشیدن اسید به قسمت پایینی تابلو نمود که مرمت آن سالها به طول انجامید. در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی شهرهای نیویورک، توکیو و مسکو میزبان این تابلو بودند.
- شام آخر
[] پژوهشهای علمی
برخی از مسائلی که لئوناردو بر روی انها پژوهش انجام داد به شرح زیر می باشد:[۳۰]- مطالعه پیرامون زمینشناسی و بحثهای آن
- مطالعه بر روی آناتومی بدن انسان اسکلت ارگانهای داخلی و رگ ها.بیمارستان ان زمان به داوینچی جسد مردگان را برای کالبد شکافی می داد و او در حدود سی جسد را کلبد شکافی نمود و از بسیاری از اندامها طرح هایی کشید. این طرح بعدها به محققین و هنرمندان کمک بسیاری برای کشیدن و شناخت بهتر بدن انسان نمود.
- مطالعه بر روی آناتومی بدن حیوانات همچون اسبها سگها و خرس ها
- شناخت حالات چهرهٔ انسان
- چگونگی پرواز پرندگان
- آب و هوا و پدیدههای اب و هوایی
- چگونگی جاری شدن آب
- مطالعه بر روی گیاهان و ساختارهای انان
- نور سایه ایینه و عدسیها
- فن پرسپکتیو
- هندسه و اجسام جامد
[] طرحهای مهندسی و اختراعات
داوینچی علاوه بر نقاش به عنوان یک مهندس نیز مشهور است.در نامهای به دوک میلان او اظهار داشت قادر به تهیه و ساخت دستگاههایی هم برای دفاع از شهر و هم برای محاصره میباشد.هنگامی که او به ونیز فرار کرد شاگردی را پیدا کرد که با کمک او تنواست یک سنگر متحرک را طراحی کند.او حتی طری برای منحرف کردم مسیر رودخانه آمو داشت ...پروژهای که نیکولو ماکیاولی نیز بر روی آن کار کرد.[۳۱][۳۲]مقالات داوینچی شامل تعداد بسیار زیادی از اختراعات عملی و قابل اجرا و غیر عملی شامل آلات موسیقی پمپهای هیدرولیک توپهای بخار سپرهایی خاص و ... میگشت.[۳۳][۳۴]تعداد زیادی از دست نوشتههای داوینچی مربوط به طرحها و نقشههای اختراعات او هستند.برخی از ابداعات او به شرح زیر است:[۳۵]
- طراحی برخی از لباسهای مربوط به کارنوالها و فستیوالها و برخی از لباسهای زرهی
- ماشین الات جنگی همچون سراحی یک تانک زره پوش یک تیر انداز غول پیکر و دستگاه خوف انگیز که با حرکت خود پاهای سربازان را قطع میکند.البته هیچ یک از وسائل بالا در زمان لئوناردو ساخته نشد.
- سدها و کانالها آب
- یک پل چوبی که قابلیت حمل داشت و میتوانست آن را از هم باز و دوباره سرهم کرد
- وسائلی که با بالهایی که داشتند قابلیت پرواز داشتند هلیکوپتر چتر نجات و گلایدر. چتر نجات ابداعی داوینچی در قرن بیستم ساخته شد و کار کرد.
- خط معکوس یکی دیگر از اختراعات داوینچی است. او برای این که کسی نتواند نوشتههایش را بخواند، نوعی خط را اختراع کرد که برعکس نشوته کمی شد و باید برای خواندن آن از آینه استفاده میشد.
No comments:
Post a Comment